بلال
بلال maddesi sözlük listesi
بلال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
mısır
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ) آذربویه، و آن بیخ خاری است
که اشنان و چوبک اشنان هم گویند. (برهان).
تبدیل بلار است که آن را اشنان و چوبک
گویند. (آنندراج). و رجوع به آذربویه و بلار
شود. || ذرت. ...
که اشنان و چوبک اشنان هم گویند. (برهان).
تبدیل بلار است که آن را اشنان و چوبک
گویند. (آنندراج). و رجوع به آذربویه و بلار
شود. || ذرت. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ع مص) متحمل سختی شدن و
نگون بخت گردیدن. (از ذیل اقرب الموارد از
لسان). بَلل. و رجوع به بلل شود.
نگون بخت گردیدن. (از ذیل اقرب الموارد از
لسان). بَلل. و رجوع به بلل شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ع اِ) آب. (منتهی الارب). ماء.
(اقرب الموارد): فی سقائک بلال؛ در
مشک تو آب است. (از منتهی الارب). بِلال یا
بُلال. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). و رجوع
به دو صورت مذکور شود.
(اقرب الموارد): فی سقائک بلال؛ در
مشک تو آب است. (از منتهی الارب). بِلال یا
بُلال. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). و رجوع
به دو صورت مذکور شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ع اِ) آب. (منتهی الارب). ماء.
(اقرب الموارد). بَلال یا بُلال. رجوع به بَلال
شود. || تری و نمناکی. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد):
بفرش و جامه توانگر شدم همی پس از آنک
بحبس ...
(اقرب الموارد). بَلال یا بُلال. رجوع به بَلال
شود. || تری و نمناکی. (منتهی الارب) (از
اقرب الموارد):
بفرش و جامه توانگر شدم همی پس از آنک
بحبس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ع اِمص) صلهٔ رحم و خیر و
نیکوئی. (منتهی الارب). اسم مصدر است از
مصدر بَلّ به معنی صلهٔ رحم کردن : هو
یراعی بلال؛ او صلهٔ رحم را به جای می آورد.
(از اقرب الموارد). و رجوع به بَلّ ...
نیکوئی. (منتهی الارب). اسم مصدر است از
مصدر بَلّ به معنی صلهٔ رحم کردن : هو
یراعی بلال؛ او صلهٔ رحم را به جای می آورد.
(از اقرب الموارد). و رجوع به بَلّ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ لْ لا ] (ع ص) طاووس بسیار آواز.
(منتهی الارب). طاووس بسیار آواز. || (اِ)
بذر و تخم. (ناظم الاطباء).
(منتهی الارب). طاووس بسیار آواز. || (اِ)
بذر و تخم. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) ابن ابی برده عامربن
ابی موسی اشعری، امیر و قاضی بصره در
اوایل قرن دوم هجری. وی بسال ۱۰۹ هـ . ق.
از جانب خالدالقسری بولایت بصره گماشته
شد و در سال ۱۲۵ هـ . ق. بوسیلهٔ ...
ابی موسی اشعری، امیر و قاضی بصره در
اوایل قرن دوم هجری. وی بسال ۱۰۹ هـ . ق.
از جانب خالدالقسری بولایت بصره گماشته
شد و در سال ۱۲۵ هـ . ق. بوسیلهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) ابن ازهر، مکنی به ابومعاذ. از
همراهان بزرگ عمرو لیث صفاری، و مدتی از
جانب عمرو بر نیشابور امیر بود. رجوع به
تاریخ سیستان شود.
همراهان بزرگ عمرو لیث صفاری، و مدتی از
جانب عمرو بر نیشابور امیر بود. رجوع به
تاریخ سیستان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) ابن حارث مزنی، مکنی به
ابوعبدالرحمان. از صحابیان شجاع، و از
اهالی بادیهٔ مدینه بود. وی بسال پنجم هجری
اسلام آورد، و در روز فتح از حاملان لواهای
«مزینه» بود. بلال در محلی واقع در ورای ...
ابوعبدالرحمان. از صحابیان شجاع، و از
اهالی بادیهٔ مدینه بود. وی بسال پنجم هجری
اسلام آورد، و در روز فتح از حاملان لواهای
«مزینه» بود. بلال در محلی واقع در ورای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) ابن رباح حبشی، مکنی به
ابوعبداللََّه بود و مادر وی حمامة نام داشت.
مؤذن وخزانه دار بیت المال رسول خداوند
(ص) بود. وی ازمولدین و عربهای غیرخالص
«سراة» به شمار می رفت و ...
ابوعبداللََّه بود و مادر وی حمامة نام داشت.
مؤذن وخزانه دار بیت المال رسول خداوند
(ص) بود. وی ازمولدین و عربهای غیرخالص
«سراة» به شمار می رفت و ...