تخمه
تخمه maddesi sözlük listesi
تخمه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
çekirdek
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ مَ / مِ ] (اِ) اصل و نژاد. (فرهنگ
جهانگیری) (برهان) (فرهنگ رشیدی) (ناظم
الاطباء) (غیاث اللغات) (آنندراج). اصل.
نسل و بدین معنی تخم هم آمده است.
(شرفنامهٔ منیری). از: تخم +ه (نسبت).
پهلوی تخمک
. (حاشیهٔ برهان چ معین).
تخم. ...
جهانگیری) (برهان) (فرهنگ رشیدی) (ناظم
الاطباء) (غیاث اللغات) (آنندراج). اصل.
نسل و بدین معنی تخم هم آمده است.
(شرفنامهٔ منیری). از: تخم +ه (نسبت).
پهلوی تخمک
. (حاشیهٔ برهان چ معین).
تخم. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(تُ مِ) [ په . ] (اِ.) 1 - اصل ، نسب . 2 - دانه های داخل خربزه ، هندوانه و کدو
که آن ها را تف داده و آجیل سازند.
که آن ها را تف داده و آجیل سازند.