Asâ - عسی
Asâ - عسی maddesi sözlük listesi
عسی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ سا / عَ سَنْ ] (ع مص) سخت
کلان سال گردیدن. (از منتهی الارب).
|| سخت شدن و ضخیم گشتن گیاه. (از
اقرب الموارد).
کلان سال گردیدن. (از منتهی الارب).
|| سخت شدن و ضخیم گشتن گیاه. (از
اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ سا ] (ع اِ) شاخ خرما. (منتهی
الارب). بلح، و آن را با شین معجمه نیز ضبط
کرده اند. (از اقرب الموارد).
الارب). بلح، و آن را با شین معجمه نیز ضبط
کرده اند. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ سا ] (ع فعل) فعل مقاربه بمعنی
باشد که. (منتهی الارب). قریب است و
نزدیک است که چنین شود، و بمعنی یقین و
شاید هم آمده است. (غیاث اللغات). شاید
بود. (ترجمان القرآن علامهٔ جرجانی). شاید
بود که آن مرد، و مگر. ...
باشد که. (منتهی الارب). قریب است و
نزدیک است که چنین شود، و بمعنی یقین و
شاید هم آمده است. (غیاث اللغات). شاید
بود. (ترجمان القرآن علامهٔ جرجانی). شاید
بود که آن مرد، و مگر. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ / عَ سی ی ] (ع ص) سزاوار: هو
عسی به؛ او سزاوار آن است. بالعسی أن یفعل
کذا؛ سزاوار و شایسته است که چنین کند. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
عسی به؛ او سزاوار آن است. بالعسی أن یفعل
کذا؛ سزاوار و شایسته است که چنین کند. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عُ سی ی ] (ع مص) به غایت پیری
رسیدن. (تاج المصادر بیهقی). مسن گشتن.
(از اقرب الموارد). عسو [ عَ سْ وْ / عُ سُ وو ] .
عَساء. عَسْوة. رجوع به عسو شود.
رسیدن. (تاج المصادر بیهقی). مسن گشتن.
(از اقرب الموارد). عسو [ عَ سْ وْ / عُ سُ وو ] .
عَساء. عَسْوة. رجوع به عسو شود.
Asâ - عسی diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler