haziz - حزیز
haziz - حزیز maddesi sözlük listesi
حزیز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (ع ص، اِ) زمین استوار و سخت.
جای درشت هموار. (منتهی الارب). || مرد
سخت عمل. ج، اَحِزة. حِزاز. حُزاز. حزز.
(منتهی الارب).
جای درشت هموار. (منتهی الارب). || مرد
سخت عمل. ج، اَحِزة. حِزاز. حُزاز. حزز.
(منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (اِخ) آبی است از جانب چپ
سمیراء روندهٔ مکه را. (معجم البلدان).
سمیراء روندهٔ مکه را. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حِ زْ یَ ] (اِخ) قریه ای است به یمن و
ابوالربیع سلیمان ریحانی گفت این شهر را
دیدم و میان آن و صنعاء نصف روز راه بود.
(معجم البلدان). و حریز نیز آمده است. رجوع
به حریز شود.
ابوالربیع سلیمان ریحانی گفت این شهر را
دیدم و میان آن و صنعاء نصف روز راه بود.
(معجم البلدان). و حریز نیز آمده است. رجوع
به حریز شود.