تنها
تنها maddesi sözlük listesi
تنها Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
ıssız; yalnız, sadece, tek başına; yalnız
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ص، ق) از مفرد بودن باشد.
(برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). فرد و
تک و منفرد و یگانه و مجرد. (ناظم الاطباء).
فرید. وحید. بی هیچکس. منفرد. یکه. واحد.
احد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا):
با صدهزار مردم، تنهایی ...
(برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). فرد و
تک و منفرد و یگانه و مجرد. (ناظم الاطباء).
فرید. وحید. بی هیچکس. منفرد. یکه. واحد.
احد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا):
با صدهزار مردم، تنهایی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (اِخ) محمدسعید قمی. خلف حکیم
محمدباقر قمی است و در دربار شاه عباس
دوم راه یافت و سپس مغضوب شد. این دو
بیت از اوست:
در انتظارت ای ثمر دل شکوفه وار
چشمم سفید گشت و تو در دیده ...
محمدباقر قمی است و در دربار شاه عباس
دوم راه یافت و سپس مغضوب شد. این دو
بیت از اوست:
در انتظارت ای ثمر دل شکوفه وار
چشمم سفید گشت و تو در دیده ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
czczy; dopiero; jeden; jedynie; jedyny; niejaki; nieżonaty; podeszwa; pojedynczy; rzetelny; sam; samotny; słuszny; sprawiedliwy; stopa; ściśle; tylko; właśnie; wolny; wyłączny; zelówka; zwyczajny; zwykły