چای
چای maddesi sözlük listesi
چای Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
çay
Farsça - Türkçe sözlük
çay
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(چینی، اِ) معروف است و آن برگی باشد که از ختای آورند و جوشانیده مانند قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد و مضرت شراب را دفع کند. (برهان) (آنندراج). معروف و مشهور است
به چای و آن برگی است که از ...
به چای و آن برگی است که از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ.) مأخوذ از چینی ، درختی است کوچک دارای برگ های سبز و دندانه دار. گل هایش
سفید و معطر در جاهای معتدل و مرطوب می روید. برگ هایش را هر سال می چینند و در
ماشین های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس آن را دم کرده و مصرف می کنند. ؛ ~
قندپهلو (دیشلمه ) چایی که آن را شیرین نکرده اند و با حبه قند نوشیده می شود. ؛ ~
فوری پودری که با حل کردن در آب جوش به صورت چای آماده درآید. ؛ ~کیسه ای خرده چای
خشک که درون کیسة نازک کوچکی جای دارد و برای استفاده آن را در آب جوش اندازند.
سفید و معطر در جاهای معتدل و مرطوب می روید. برگ هایش را هر سال می چینند و در
ماشین های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس آن را دم کرده و مصرف می کنند. ؛ ~
قندپهلو (دیشلمه ) چایی که آن را شیرین نکرده اند و با حبه قند نوشیده می شود. ؛ ~
فوری پودری که با حل کردن در آب جوش به صورت چای آماده درآید. ؛ ~کیسه ای خرده چای
خشک که درون کیسة نازک کوچکی جای دارد و برای استفاده آن را در آب جوش اندازند.