خواجه
خواجه maddesi sözlük listesi
خواجه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِ) کدخدا.
رئیس خانه . || معظم. (برهان قاطع). سید.
آقا. (یادداشت بخط مؤلف). بزرگ :
تقصیر نکرد خواجه در ناواجب
من در واجب چگونه تقصیر کنم.
(منسوب به رودکی).
مرد مرادی ...
رئیس خانه . || معظم. (برهان قاطع). سید.
آقا. (یادداشت بخط مؤلف). بزرگ :
تقصیر نکرد خواجه در ناواجب
من در واجب چگونه تقصیر کنم.
(منسوب به رودکی).
مرد مرادی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِخ) تیره ای از
طایفهٔ اورک از هفت لنگ بختیاری.
(جغرافیای سیاسی کیهان ص ۷۴).
طایفهٔ اورک از هفت لنگ بختیاری.
(جغرافیای سیاسی کیهان ص ۷۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِخ) تیره ای از
اسیوند هفت لنگ بختیاری. (جغرافیای
سیاسی کیهان ص ۷۳).
اسیوند هفت لنگ بختیاری. (جغرافیای
سیاسی کیهان ص ۷۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِخ) دهی است
از بخش ورزقان شهرستان اهر که از جهت
اداری تابع بخش بستان آباد شهرستان تبریز
است. با ۱۴۵۵ تن سکنه. آب آن از تلخه رود
و پای چای و محصول ...
از بخش ورزقان شهرستان اهر که از جهت
اداری تابع بخش بستان آباد شهرستان تبریز
است. با ۱۴۵۵ تن سکنه. آب آن از تلخه رود
و پای چای و محصول ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِخ) بلوک
کوچکی است در جانب جنوب شیراز. درازی
آن از مرادآباد تا دارنجان از چهارفرسنگ
بیشتر. پهنای آن از موک تا قریهٔ سیریزکان
چهارفرسنگ محدود است. از جانب مشرق
به ...
کوچکی است در جانب جنوب شیراز. درازی
آن از مرادآباد تا دارنجان از چهارفرسنگ
بیشتر. پهنای آن از موک تا قریهٔ سیریزکان
چهارفرسنگ محدود است. از جانب مشرق
به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِخ) دهی است
از دهستان کروک بخش مرکزی شهرستان بم.
واقع در ۸ هزارگزی خاور بم و ۷ هزارگزی
شمال شوسهٔ بم به زاهدان. این ده در جلگه
قرار دارد با آب ...
از دهستان کروک بخش مرکزی شهرستان بم.
واقع در ۸ هزارگزی خاور بم و ۷ هزارگزی
شمال شوسهٔ بم به زاهدان. این ده در جلگه
قرار دارد با آب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خوا / خا جَ / جِ ] (اِخ) دهی است
از دهستان کوه پنج بخش مرکزی شهرستان
سیرجان. این دهکده کوهستانی و سردسیر و
راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۸).
از دهستان کوه پنج بخش مرکزی شهرستان
سیرجان. این دهکده کوهستانی و سردسیر و
راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(خا جِ) (ص .) 1 - بزرگ ، سرور. 2 - مالدار، دولتمند. 3 - اخته ، مردی که خایه اش
را کشیده باشند.
را کشیده باشند.