رزه
رزه maddesi sözlük listesi
رزه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ زَ / زِ ] (اِ) طناب که آنرا رجه نیز
گویند. (فرهنگ جهانگیری). رژه. (آنندراج)
(از شعوری ج ۲ ص ۱۵). رجه و شریطه و
طنابی از لیف خرما و جز آن که دو سر آن را به
جایی بند ...
گویند. (فرهنگ جهانگیری). رژه. (آنندراج)
(از شعوری ج ۲ ص ۱۵). رجه و شریطه و
طنابی از لیف خرما و جز آن که دو سر آن را به
جایی بند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ زَ ] (اِخ) دهی از دهستان قیلاب
پایین بخش الوار گرمسیری شهرستان
خرم آباد. آب آنجا از چشمه. محصولات
عمدهٔ آن غلات و لبنیات. صنایع دستی زنان
فرشبافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۶).
پایین بخش الوار گرمسیری شهرستان
خرم آباد. آب آنجا از چشمه. محصولات
عمدهٔ آن غلات و لبنیات. صنایع دستی زنان
فرشبافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ زَ ] (اِخ) دهی از دهستان قیلاب
بخش اندیمشک شهرستان دزفول. سکنهٔ آن
۲۰۰ تن. آب آنجا از چشمه. محصول عمدهٔ
آن غلات. صنایع دستی زنان قالیبافی.
ساکنان از طایفهٔ عشایرند. قلعهٔ رزه از آثار
قدیمی است. (از فرهنگ جغرافیایی ...
بخش اندیمشک شهرستان دزفول. سکنهٔ آن
۲۰۰ تن. آب آنجا از چشمه. محصول عمدهٔ
آن غلات. صنایع دستی زنان قالیبافی.
ساکنان از طایفهٔ عشایرند. قلعهٔ رزه از آثار
قدیمی است. (از فرهنگ جغرافیایی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ زَ ] (اِخ) دهی از دهستان طبس
مسینای بخش درمیان شهرستان بیرجند.
سکنهٔ آن ۲۱۰ تن. آب آنجا از قنات. محصول
عمدهٔ آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۹).
مسینای بخش درمیان شهرستان بیرجند.
سکنهٔ آن ۲۱۰ تن. آب آنجا از قنات. محصول
عمدهٔ آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۹).