زاده
زاده maddesi sözlük listesi
زاده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ / دِ ] (ن مف / نف، اِ) بمعنی زاد است
که فرزند و زائیده شده و زائیده باشد.
(برهان) (آنندراج). فرزند. (شرفنامهٔ
منیری):
چه گوئید گفتا که: آزاده ای
بسختی همی پرورد زاده ای.دقیقی.
بزرگان شدند ایمن از خواسته
زن ...
که فرزند و زائیده شده و زائیده باشد.
(برهان) (آنندراج). فرزند. (شرفنامهٔ
منیری):
چه گوئید گفتا که: آزاده ای
بسختی همی پرورد زاده ای.دقیقی.
بزرگان شدند ایمن از خواسته
زن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (اِخ) اخلاطی از مشایخ صوفیه.
ابن بطوطه آرد: میر عزالدین بن احمد رفاعی
را بهمراهی زادهٔ اخلاطی که از کبار مشایخ
بود دیدم. همراه اخلاطی صد تن درویش
قلندر [ موَله ] بودند و همه در خیمه ...
ابن بطوطه آرد: میر عزالدین بن احمد رفاعی
را بهمراهی زادهٔ اخلاطی که از کبار مشایخ
بود دیدم. همراه اخلاطی صد تن درویش
قلندر [ موَله ] بودند و همه در خیمه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (اِخ) از مشایخ شهر قریم [ کریمه ]
است ابن بطوطه آرد: چون بطرف شهر قریم
عزیمت کردم [ تلکتمور ] که از طرف سلطان
محمد اوزبک خان حاکم آن شهر بود یکی از
خدمتکاران را با ...
است ابن بطوطه آرد: چون بطرف شهر قریم
عزیمت کردم [ تلکتمور ] که از طرف سلطان
محمد اوزبک خان حاکم آن شهر بود یکی از
خدمتکاران را با ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (اِخ) شیخ زادهٔ خراسانی. ابن
بطوطه آرد: شاه ابواسحاق شیخ زادهٔ خراسانی
را که برسالت از طرف پادشاه هرات نزد وی
[ به شیراز ] آمده بوده هفتاد هزار دینار عطا
کرد و محرک وی در این ...
بطوطه آرد: شاه ابواسحاق شیخ زادهٔ خراسانی
را که برسالت از طرف پادشاه هرات نزد وی
[ به شیراز ] آمده بوده هفتاد هزار دینار عطا
کرد و محرک وی در این ...
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
oğlu(izah: oğluq. öğə. ova. oğa.. {ovaq. < oğaq (< oğ. öğ). (oğuq: ovuq:
xırda.
nütfə.
nəsl).}.)
xırda.
nütfə.
nəsl).}.)