İrâdî - ارادیٖ
İrâdî - ارادیٖ maddesi sözlük listesi
ارادیٖ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (از ع، ص نسبی) منسوب به
اراده. طوعی. اختیاری. به میل. عن قصد. به
عمد: گوش آدمی را حرکت ارادی نباشد.
تنفس حیوان ارادی نیست.
اراده. طوعی. اختیاری. به میل. عن قصد. به
عمد: گوش آدمی را حرکت ارادی نباشد.
تنفس حیوان ارادی نیست.