سایه
سایه maddesi sözlük listesi
سایه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ / یِ ] (اِ) پهلوی «سایک»«تاوادیا ۱۶۵» و «آسیا» «مناس ۲۶۸»،
هندی باستان «چهایا» (سایه)، کردی «سه»و «سی» بلوچی «سایگ» و «سایی»،
وخی عاریتی و دخیل «سایه»، سریکلی
«سویا»، گیلکی «سایه». ظل. تاریکی که
حاصل میشود از وقوع جسم ...
هندی باستان «چهایا» (سایه)، کردی «سه»و «سی» بلوچی «سایگ» و «سایی»،
وخی عاریتی و دخیل «سایه»، سریکلی
«سویا»، گیلکی «سایه». ظل. تاریکی که
حاصل میشود از وقوع جسم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (اِخ) نام وادیی است در حدود
حجاز و گفته شده وادیی است از مدینه که
شامل قراء زیادی است که در آنجا نخل و موز
و انار و انگور فراوان بدست آید. (معجم
البلدان).
حجاز و گفته شده وادیی است از مدینه که
شامل قراء زیادی است که در آنجا نخل و موز
و انار و انگور فراوان بدست آید. (معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(یَیا یِ) [ په . ] (اِ.) 1 - محیط تاریکی که در اثر قرار گرفتن جسم تیره در برابر
نور ایجاد می شود. 2 - پناه ، حمایت . 3 - شبح . ؛~ کسی را با تیر زدن کنایه از:
سخت با او دشمن بودن . ؛زیر ~ کسی بودن مورد حمایت و توجه او بودن .
نور ایجاد می شود. 2 - پناه ، حمایت . 3 - شبح . ؛~ کسی را با تیر زدن کنایه از:
سخت با او دشمن بودن . ؛زیر ~ کسی بودن مورد حمایت و توجه او بودن .