صرفی
صرفی maddesi sözlük listesi
صرفی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ فی ی ] (ع ص نسبی) منسوب
به صرف. || عالم به علم صرف. ج،
صرفیون و صرفیین.
به صرف. || عالم به علم صرف. ج،
صرفیون و صرفیین.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (اِخ) شاعری است. صاحب
مجمع الخواص آرد: وی ژولیده موی و با
وضع درویشی و بی سروپائی راه میرفت. به
درویشی نبود. قضا را با وی رقیب شدیم
عاقبت بجور خواجه زاده تاب نیاورده به
نحوی ترکش ...
مجمع الخواص آرد: وی ژولیده موی و با
وضع درویشی و بی سروپائی راه میرفت. به
درویشی نبود. قضا را با وی رقیب شدیم
عاقبت بجور خواجه زاده تاب نیاورده به
نحوی ترکش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ ] (اِخ) شاعری است و مؤلف
آتشکده نویسد: نام او صلاح الدین و گویند او
را با خواجه سلمان نسبتی است الحق شعر
وی خالی از امتیاز نیست وی از تلامذهٔ مولانا
محتشم کاشی بود، از اوست:
با تو رشکم کشد ...
آتشکده نویسد: نام او صلاح الدین و گویند او
را با خواجه سلمان نسبتی است الحق شعر
وی خالی از امتیاز نیست وی از تلامذهٔ مولانا
محتشم کاشی بود، از اوست:
با تو رشکم کشد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ رَ فی ی ] (ص نسبی) از نجائب
منسوب اند بسوی صرف که قبیله ای است.
(منتهی الارب). و گویند صدفی است. (از
اقرب الموارد).
منسوب اند بسوی صرف که قبیله ای است.
(منتهی الارب). و گویند صدفی است. (از
اقرب الموارد).