غیاب
غیاب maddesi sözlük listesi
غیاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع مص) درآمدن چیزی در چیزی.
(منتهی الارب). فروشدن چیزی در چیزی و
ناپدید گردیدن. غِیاب. || (اِ) قبر. گور.
غَیابة. (از اقرب الموارد). || غیاب درخت
یا غَیّاب آن، یعنی ریشه های آن. ...
(منتهی الارب). فروشدن چیزی در چیزی و
ناپدید گردیدن. غِیاب. || (اِ) قبر. گور.
غَیابة. (از اقرب الموارد). || غیاب درخت
یا غَیّاب آن، یعنی ریشه های آن. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ ] (ع مص) غایب شدن. (تاج
المصادر بیهقی). ناپدیدشدن. (منتهی الارب)
(آنندراج). دور شدن و جدا شدن. (اقرب
الموارد). ضد حضور. مقابل حضور.
- در غیاب کسی؛ پشت سر او. در قفای او.
سپس او.
...
المصادر بیهقی). ناپدیدشدن. (منتهی الارب)
(آنندراج). دور شدن و جدا شدن. (اقرب
الموارد). ضد حضور. مقابل حضور.
- در غیاب کسی؛ پشت سر او. در قفای او.
سپس او.
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) جِ غَیب. (منتهی الارب). جِ
غَیب، بمعنی پیه رقیق. (از اقرب الموارد).
رجوع به غَیب شود.
غَیب، بمعنی پیه رقیق. (از اقرب الموارد).
رجوع به غَیب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ یْ یا ] (ع ص) بسیار ناپدیدشونده.
بسیار غائب شونده. مبالغهٔ غائب. (از اقرب
الموارد) (المنجد). || (اِ) غیاب الشجر؛
ریشه های درخت. غیاب بتخفیف یاء نیز به
همین معنی است. (از اقرب الموارد) ...
بسیار غائب شونده. مبالغهٔ غائب. (از اقرب
الموارد) (المنجد). || (اِ) غیاب الشجر؛
ریشه های درخت. غیاب بتخفیف یاء نیز به
همین معنی است. (از اقرب الموارد) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ یْ یا ] (ع ص، اِ) جِ غائب. (منتهی
الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). رجوع به
غائب شود.
الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). رجوع به
غائب شود.