İstidâd - استداد
İstidâd - استداد maddesi sözlük listesi
استداد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ تِ ] (ع مص) استوار شدن. (تاج
المصادر بیهقی) (زوزنی). استوار گردیدن.
(منتهی الارب). || راست شدن. (منتهی
الارب). استقامة. (قطر المحیط). || بند
شدن: اِستدّت عیون الخرز؛ بند شد
سوراخ های دوخت. ...
المصادر بیهقی) (زوزنی). استوار گردیدن.
(منتهی الارب). || راست شدن. (منتهی
الارب). استقامة. (قطر المحیط). || بند
شدن: اِستدّت عیون الخرز؛ بند شد
سوراخ های دوخت. ...