جعفری

جعفری maddesi sözlük listesi
جعفری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük

maydanoz
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِ) گیاهی از طایفهٔ
چتری ها که شومخ نیز گویند و برگ آن مأکول
است و در آشها و قورمه سبزی داخل کنند.
(ناظم الاطباء). به لغت مازندران قسمی
کرفس الورق حزا است. (تحفهٔ حکیم مؤمن).
قسمی از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِ)
گلی است زردرنگ و
مجازاً به معنی مطلق رنگ زرد و در بهارعجم
نوعی از صدبرگ. (غیاث اللغات). نوعی از
صدبرگ. (آنندراج):
شمع کن این زرد گل جعفری
تا چو چراغ از گل خود بر
خوری.نظامی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِ) حشره یی است بدبو که
بوی تندی شبیه به بوی گیاه جعفری دارد.

(یادداشت مؤلف). و نیز رجوع به ساس شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِ) نام قسمی کاغذ است.
(الفهرست ابن الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (ص نسبی، اِ) طلای
خالص بود منسوب به جعفر نامی که کیمیاگر
بوده است و بعضی گویند پیش از جعفر
برمکی زر قلب سکه می کردند چون او وزیر
شد حکم فرمود که طلا را خالص کردند و
سکه زدند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (ص نسبی) (مذهب ...) مذهب شیعهٔ دوازده امامی که منسوب به
حضرت امام جعفر صادق (ع) است. رجوع به
شیعه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) کوشکی است مر
متوکل را نزدیک سرمن رأی. (منتهی الارب).
نام قصری است که جعفر المتوکل علی اللََّه پسر
المعتصم باللََّه در نزدیکی سامره در جائی به نام
ماحوزه بنا نهاد و سپس در کنار آن قصر،
شهری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) دهی است کوچک از
دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان
نیشابور در ۱۵هزارگزی جنوب خاوری
قدمگاه و ۵هزارگزی جنوب راه شوسهٔ
عمومی مشهد. جلگه و گرمسیر است و سکنهٔ
آن ۱۲ نفرند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) دهی است کوچک از
بخش شیب آب شهرستان زابل در
۱۱هزارگزی راه شوسهٔ زابل به زاهدان سکنهٔ
آن ۳۵ تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) دهی است از
دهستان ام الفخر بخش شادگان شهرستان
خرمشهر در ۱۷هزارگزی شمال باختری
شادگان کنار راه اتومبیل رو شادگان به اهواز.
دشت و گرمسیر است و سکنهٔ آن ۸۸۸ تن اند.
آب آن از رودخانهٔ جراحی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) ابوالبقاء صالح بن
حسین ... (قرن هفتم هجری). او راست:
۱- البیان الواضح المشهود من فضائح
النصاری و الیهود (که بخشی از آن به کوشش
آقای فریبس
در ۱۸۹۷ م. درشهر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) ابوالحسن علی بن
حسن ... سمرقندی منسوب به جعفربن
ابی طالب (ملقب به طیار) است. وی محدث
بوده و از پدرش روایت کرده و حسن بن
منصور مقری اسبیجابی از او روایت کرده
است. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) ابوعلی محمد از
حاکمان قزوین بوده است در قرن پنجم
هجری: بعد از او [ حمزةبن الیسع ]
[ حکومت ] به امیر شریف ابوعلی محمد
جعفری حواله رفت صاحب ثروت تمام بود.
او و فرزندانش قریب ۶۰ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) ساوجی معاصر
صادقی کتابدار بوده و طبعی غنی داشته و از
راه شعر معاش خود نمیگذرانیده و در نظم
انواع شعر مهارت داشته است. شعر او در
مجمع الخواص ص ۲۲۱ و کتابهای دیگر آمده
است. اصل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) (سید حمزهٔ ...) صاحب کتاب النقض نام او را در شمار
شاعران فارسی زبان شیعه آورده است.
(الذریعه ج ۹). و نیز رجوع شود به کتاب
النقض ص ۲۵۲.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) عبدالرحمان بن
محمد. از فقها و محدثین مذهب شیعی
جعفری و منسوب به امام جعفر صادق است.
کتاب الامامه و کتاب الفضائل از اوست.
(الفهرست ابن الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) قاسم بن کعب ...
معمربن عبدالرحمان گوید که عیاش بن عامر
عقیلی از او روایت کرده است. (اللباب فی
تهذیب الانساب ج ۱ ص ۲۳۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) لبیدبن ربیعه ...
منسوب به جعفربن کلاب بن ربیعةبن عامر
صعصعه است. رجوع به لبید در همین
لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جَ فَ ] (اِخ) میر محمد جعفر ...
تبریزی از سادات تبریز بوده و در آنجا
کفشگری می کرده و گذران معاش او از راه
شعر نبوده است صادقی معاصر او شعرش را
نقل کرده است. (مجمع الخواص ص ۹۶) (الذریعه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

( ~.) (ص نسب .) مذهب شیعة امامیه ، منسوب به امام جعفر صادق (ع ) امام ششم .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(جَ فَ) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - یکی از سبزی های خوردنی است با ساقه های نازک راست
و برگ های بریده که گل هایش سفید رنگ و چتری است ، آهن ، فسفر و ویتامین - های
A.B.C. را نیز دارا می باشد. 2 - نوعی سکة زر. 3 - نوعی گل زردرنگ که در باغچه
کارند.

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.