pirahen - پیرهن
pirahen - پیرهن maddesi sözlük listesi
پیرهن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ / پیرْ هَ ] (اِ) پیراهن. کرته.
قمیص. جامه از پارچهٔ نازک که زیر دیگر
جامه ها بتن پوشند:
کبک پوشیده بتن پیرهن خزّ کبود
کرده با قیر مسلسل دو بر پیرهنا.منوچهری.
پیرهن در زیر تن پوشی و پوشد هر کسی ...
قمیص. جامه از پارچهٔ نازک که زیر دیگر
جامه ها بتن پوشند:
کبک پوشیده بتن پیرهن خزّ کبود
کرده با قیر مسلسل دو بر پیرهنا.منوچهری.
پیرهن در زیر تن پوشی و پوشد هر کسی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هُ ] (اِخ) پیرن. اولین فیلسوف از
لاادریه یا مُرتابین بزرگ یونان در سدهٔ چهارم
ق . م. معاصر اسکندر مقدونی. وی را پیروان
بسیار بود و طریقهٔ ارتیاب میورزید یعنی
منکر وصول آدمی بحق و حقیقت بود ...
لاادریه یا مُرتابین بزرگ یونان در سدهٔ چهارم
ق . م. معاصر اسکندر مقدونی. وی را پیروان
بسیار بود و طریقهٔ ارتیاب میورزید یعنی
منکر وصول آدمی بحق و حقیقت بود ...
pirahen - پیرهن diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler