گلوگیر
گلوگیر maddesi sözlük listesi
گلوگیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ / گَ ] (نف مرکب) خفه کننده و
قطع کنندهٔ نفس. (ناظم الاطباء):
میترسم از این کبود زنجیر
کافغان کنم آن شود گلوگیر.نظامی.
جگرتاب شد نعره های بلند
گلوگیر شد حلقه های کمند.نظامی.
چون گلوگیر است زخم عشق تو
من چگونه پیش ...
قطع کنندهٔ نفس. (ناظم الاطباء):
میترسم از این کبود زنجیر
کافغان کنم آن شود گلوگیر.نظامی.
جگرتاب شد نعره های بلند
گلوگیر شد حلقه های کمند.نظامی.
چون گلوگیر است زخم عشق تو
من چگونه پیش ...