گویا
گویا maddesi sözlük listesi
گویا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ ] (اِخ) نقاش زبردست اسپانیایی
که در سالهای ۱۷۴۶-۱۸۲۶ م. میزیسته
است.
که در سالهای ۱۷۴۶-۱۸۲۶ م. میزیسته
است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف) مرکب از گوی (گفتن) +الف
پسوند فاعلی. گوینده. که سخن گفتن تواند.
مقابل گنگ و اخرس که ناگویا است.
سخن گوینده. ناطق. دارای قوهٔ نطق. (از
برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از بهار
عجم) (از ناظم الاطباء):
بر هر سخن باز ...
پسوند فاعلی. گوینده. که سخن گفتن تواند.
مقابل گنگ و اخرس که ناگویا است.
سخن گوینده. ناطق. دارای قوهٔ نطق. (از
برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از بهار
عجم) (از ناظم الاطباء):
بر هر سخن باز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) (میرزا محمد) از اهل بوانات شیراز
است وی و برادرش از خاصان میرزا ملک
مشرفی بوده اند و با او به هندوستان مسافرت
کردند و در همان جا درگذشت. (الذریعة ج ۹
ص ۹۳۷) (تذکرهٔ ناصری ص ۴۰۱).
است وی و برادرش از خاصان میرزا ملک
مشرفی بوده اند و با او به هندوستان مسافرت
کردند و در همان جا درگذشت. (الذریعة ج ۹
ص ۹۳۷) (تذکرهٔ ناصری ص ۴۰۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ق .) واژه ای که برای ظن و احتمال به کار رود. مثل : گویا او ایرانی است .