İtrâd - اطراد
İtrâd - اطراد maddesi sözlük listesi
اطراد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) دور کردن فرمودن
کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
مطرود کردن کسی را. (از اقرب الموارد).
راندن. (غیاث از صراح و منتخب). براندن
چیزی فرمودن. (مؤید الفضلا). راندن
فرمودن. براندن کسی فرمودن. (تاج المصادر
بیهقی): و ...
کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
مطرود کردن کسی را. (از اقرب الموارد).
راندن. (غیاث از صراح و منتخب). براندن
چیزی فرمودن. (مؤید الفضلا). راندن
فرمودن. براندن کسی فرمودن. (تاج المصادر
بیهقی): و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِطْ طِ ] (ع مص) اطراد امر؛ دنبال
هم شدن کار و استقامت یافتن آن. (از اقرب
الموارد). پی یکدیگر شدن کار و راست و
مستقیم گردیدن. (منتهی الارب) (از ناظم
الاطباء) (آنندراج). راست شدن کاری و
پس یکدیگر ...
هم شدن کار و استقامت یافتن آن. (از اقرب
الموارد). پی یکدیگر شدن کار و راست و
مستقیم گردیدن. (منتهی الارب) (از ناظم
الاطباء) (آنندراج). راست شدن کاری و
پس یکدیگر ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
إِطِّرَادٌ
непрерывность; последовательность; اطّرادبـ непрерывно, неуклонно