ittıla' - اطلاء
ittıla' - اطلاء maddesi sözlük listesi
اطلاء Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ طِلا. (ناظم الاطباء)
(دهار) (متن اللغة) (المنجد). رجوع به طلا
شود. || جِ طَلی ََ، بمعنی شخص. (از
متن اللغة) (از المنجد). رجوع به طَلی ََ شود.
(دهار) (متن اللغة) (المنجد). رجوع به طلا
شود. || جِ طَلی ََ، بمعنی شخص. (از
متن اللغة) (از المنجد). رجوع به طَلی ََ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) به قطران و جز آن
مالیدن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). قطران
و جز آن مالیدن بر بدن. (آنندراج).
|| میل کردن بسوی خواهش نفس،
یقال: مااطلی نبی قطّ؛ هرگز به هوای نفس ...
مالیدن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). قطران
و جز آن مالیدن بر بدن. (آنندراج).
|| میل کردن بسوی خواهش نفس،
یقال: مااطلی نبی قطّ؛ هرگز به هوای نفس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِطْ طِ ] (ع مص) بمعنی مطاوعهٔ
مجرد آن است. تطلی. (از متن اللغة). رجوع به
تطلی و طَلْی شود. اندوده شدن. (تاج المصادر
بیهقی). || خویشتن را بقطران و جز آن
مالیدن. (از اقرب الموارد) ...
مجرد آن است. تطلی. (از متن اللغة). رجوع به
تطلی و طَلْی شود. اندوده شدن. (تاج المصادر
بیهقی). || خویشتن را بقطران و جز آن
مالیدن. (از اقرب الموارد) ...