مزند
مزند maddesi sözlük listesi
مزند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ نِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
حومه بخش صومای شهرستان ارومیّه، در
۵/۵هزارگزی جنوب غربی هشتیان و ۵/۵
هزارگزی غربی راه هشتیان به گنبد و در دامنهٔ
سردسیری واقع و دارای ۱۹۲ تن سکنه است.
آبش از کوهستان، و محصولش ...
حومه بخش صومای شهرستان ارومیّه، در
۵/۵هزارگزی جنوب غربی هشتیان و ۵/۵
هزارگزی غربی راه هشتیان به گنبد و در دامنهٔ
سردسیری واقع و دارای ۱۹۲ تن سکنه است.
آبش از کوهستان، و محصولش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ زَنْ نَ ] (ع ص، اِ) تنگ خوی.
(منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). فرومایه. و تنگ خو. (مهذب
الاسماء). || زُفت و بخیل.
|| پسرخوانده. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ...
(منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). فرومایه. و تنگ خو. (مهذب
الاسماء). || زُفت و بخیل.
|| پسرخوانده. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ زَنْ نِ ] (ع ص) دروغگوی. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم
الاطباء). || عذاب کنندهٔ زیاد بر جرم. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || تنگ
کننده. (از منتهی الارب).
منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم
الاطباء). || عذاب کنندهٔ زیاد بر جرم. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || تنگ
کننده. (از منتهی الارب).