مقتضی
مقتضی maddesi sözlük listesi
مقتضی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ ضا ] (ع ص، اِ) تقاضا کرده
شده. (غیاث) (آنندراج). تقاضاکرده. (ناظم
الاطباء). و رجوع به مقتضا شود. || وام
خواسته. (ناظم الاطباء). || مضمون.
مدلول. مفهوم. معنی. مفاد. فحوی. ...
شده. (غیاث) (آنندراج). تقاضاکرده. (ناظم
الاطباء). و رجوع به مقتضا شود. || وام
خواسته. (ناظم الاطباء). || مضمون.
مدلول. مفهوم. معنی. مفاد. فحوی. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ ] (ع ص) تقاضاکننده.
(غیاث) (آنندراج). تقاضاکننده و
درخواست کننده و طلب کننده و برآورنده.
(ناظم الاطباء). اقتضا کننده. ایجاب
کننده : و چون وقت مقتضی آن بود هرآینه
برحسب زمان بر زفان آمد. (جهانگشای
جوینی چ قزوینی ...
(غیاث) (آنندراج). تقاضاکننده و
درخواست کننده و طلب کننده و برآورنده.
(ناظم الاطباء). اقتضا کننده. ایجاب
کننده : و چون وقت مقتضی آن بود هرآینه
برحسب زمان بر زفان آمد. (جهانگشای
جوینی چ قزوینی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ تَ ضا) [ ع . ] 1 - (اِمف .) اقتضا شده . 2 - تقاضا شده ، درخواست شده . 3 - (ص
.) در فارسی لازم ، لازمه .
.) در فارسی لازم ، لازمه .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ تَ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) اقتضاکننده ، تقاضاکننده . 2 - شایسته ، درخور. 3 -
مطابق ، موافق . 4 - سبب ، موجب .
مطابق ، موافق . 4 - سبب ، موجب .