منبعث
منبعث maddesi sözlük listesi
منبعث Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُمْ بَ عِ ] (ع ص)
برانگیخته شونده. (غیاث) (آنندراج).
برانگیخته شده. (ناظم الاطباء).
برانگیخته : وقار آن بود که نفس در وقتی
که منبعث باشد به سوی مطالب آرام نماید.
(اخلاق ناصری). یکی آنکه منبعث باشد
به سوی جذب نفعی، ...
برانگیخته شونده. (غیاث) (آنندراج).
برانگیخته شده. (ناظم الاطباء).
برانگیخته : وقار آن بود که نفس در وقتی
که منبعث باشد به سوی مطالب آرام نماید.
(اخلاق ناصری). یکی آنکه منبعث باشد
به سوی جذب نفعی، ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُنْبَعِث: مُنْبَثِق
emitted, sent out, discharged, given off, released, diffused; emanating, arising, rising, proceeding, issuing, springing, emerging, originating
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُنْبَعِث: مُسْتَعِيدٌ نَشَاطَهُ
reborn, resurgent, redivivus, renascent; revived, revivified, resuscitated, reanimated, revitalized