ifzar - افزار
ifzar - افزار maddesi sözlük listesi
افزار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِ) کفش و پای افزار. (از آنندراج)
(برهان) (هفت قلزم). کفش. (از ناظم الاطباء).
بمعنی کفش که پای افزار گویند.
(جهانگیری):
همو کلاه سری میدهد به تاجوران
که از کلاه سلاطین به پایش افزار است.
دهلوی.
|| ...
(برهان) (هفت قلزم). کفش. (از ناظم الاطباء).
بمعنی کفش که پای افزار گویند.
(جهانگیری):
همو کلاه سری میدهد به تاجوران
که از کلاه سلاطین به پایش افزار است.
دهلوی.
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) پوسیدن و کهنه
گردانیدن حله را. || پاره کردن. (منتهی
الارب) (از ناظم الاطباء).
گردانیدن حله را. || پاره کردن. (منتهی
الارب) (از ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) محلی است بمساحت
۶۲هزار گز در ۱۵هزار گز از قریهٔ نیم ده الی
تنگه کلا و از من کنو الی کردل. حدود آن از
شمال بلوک قیر و کارزین از مشرق جویم از
جنوب خنج از مغرب محله ...
۶۲هزار گز در ۱۵هزار گز از قریهٔ نیم ده الی
تنگه کلا و از من کنو الی کردل. حدود آن از
شمال بلوک قیر و کارزین از مشرق جویم از
جنوب خنج از مغرب محله ...