نافع
نافع maddesi sözlük listesi
نافع Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
adam; avantajlı; faideli; faydalı; yarar; yararlı
Arapça - Türkçe sözlük
نافِع
1. adam
Anlamı: birini yaralandığını ve kullandığı kimse
2. faydalı
Anlamı: faydsı olan, yararlı
3. faideli
Anlamı: faydası olan, yararlı
4. avantajlı
Anlamı: yarar sağlayan, yararlı
5. yararlı
Anlamı: yarar sağlayan
6. yarar
Anlamı: elverişli, uygun
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (ع ص) اسم فاعل است از نفع
به معنی آن که معاونت می کند کسی را در
وصول به خیر. (از معجم متن اللغة)
|| سوددهنده. (السامی فی الاسامی)
(مهذب الاسماء). سوددهنده. سودبخش.
(مهذب الاسماء) سودمند. ...
به معنی آن که معاونت می کند کسی را در
وصول به خیر. (از معجم متن اللغة)
|| سوددهنده. (السامی فی الاسامی)
(مهذب الاسماء). سوددهنده. سودبخش.
(مهذب الاسماء) سودمند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی.
(مهذب الاسماء). از اسماء خدای تعالی است
به معنی آنکه می رساند نفع را به هر کس که
بخواهد از مخلوقاتش. (از اقرب الموارد).
(مهذب الاسماء). از اسماء خدای تعالی است
به معنی آنکه می رساند نفع را به هر کس که
بخواهد از مخلوقاتش. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) روستائی است به یمن.
(منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). از مخالیف
یمن است. (معجم البلدان).
(منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). از مخالیف
یمن است. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) نام زندانی است بناکردهٔ
علی بن ابی طالب. (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). زندانی است که امیرالمؤمنین
علی بن ابی طالب علیه السلام از نی بنا کرد. (از
معجم متن اللغة).
علی بن ابی طالب. (از منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). زندانی است که امیرالمؤمنین
علی بن ابی طالب علیه السلام از نی بنا کرد. (از
معجم متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) نام فرزندی است که از سمیه
مادر زیادبن ابیه در خانهٔ حارث بن کلدهٔ ثقفی
متولد شد و او را زیاد به فرزندی قبول کرد.
رجوع به تاریخ حبیب السیر ج ۲ ص ۱۱۷
شود.
مادر زیادبن ابیه در خانهٔ حارث بن کلدهٔ ثقفی
متولد شد و او را زیاد به فرزندی قبول کرد.
رجوع به تاریخ حبیب السیر ج ۲ ص ۱۱۷
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن ابی نعیم. رجوع به نافع
عبدالرحمن بن ابی نعیم در این لغت نامه و نیز
رجوع به المصاحف ص ۱۴۳ و سیرة عمربن
عبدالعزیز ص ۲۹۴ شود.
عبدالرحمن بن ابی نعیم در این لغت نامه و نیز
رجوع به المصاحف ص ۱۴۳ و سیرة عمربن
عبدالعزیز ص ۲۹۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن ازرق حنفی، از ابطال و
شجاعان عرب و رئیس فرقهٔ ازارقه است.
وی به دوران عبداللََّه بن زبیر در بصره و اهواز
دعوی خلافت کرد و خود را امیرالمؤمنین
خواند و در یوم الدولاب به سال ۶۵ ...
شجاعان عرب و رئیس فرقهٔ ازارقه است.
وی به دوران عبداللََّه بن زبیر در بصره و اهواز
دعوی خلافت کرد و خود را امیرالمؤمنین
خواند و در یوم الدولاب به سال ۶۵ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن بدیل بن ورقاء الخزاعی،
از صحابهٔ رسول اللََّه است. وی را پیغمبر اسلام
با منذربن عمرو با گروهی دیگر به نجد
فرستاد و در آنجا کشته شد. رجوع به
الاصابه ج ۵ ص ۲۲۴ و عقدالفرید ...
از صحابهٔ رسول اللََّه است. وی را پیغمبر اسلام
با منذربن عمرو با گروهی دیگر به نجد
فرستاد و در آنجا کشته شد. رجوع به
الاصابه ج ۵ ص ۲۲۴ و عقدالفرید ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن جبیربن مطعم النوفلی،
تابعی و از علمای قریش است. وی به سال
۹۹ هـ . ق. درگذشت. (از حبیب السیر ج ۲
ص ۱۶۹). رجوع به المصاحف ص ۱۱۸ و
العقد الفرید ج ۲ ص ۶۰ و ...
تابعی و از علمای قریش است. وی به سال
۹۹ هـ . ق. درگذشت. (از حبیب السیر ج ۲
ص ۱۶۹). رجوع به المصاحف ص ۱۱۸ و
العقد الفرید ج ۲ ص ۶۰ و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن حارس بن کلده الثقفی، از
صحابه است. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۴
و ۲۲۵ و العقدالفرید ج ۵ ص ۲۸۹ و ج ۷
ص ۱۴۷ شود.
صحابه است. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۴
و ۲۲۵ و العقدالفرید ج ۵ ص ۲۸۹ و ج ۷
ص ۱۴۷ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن زیدالحمیری، از صحابه
است. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۵ شود.
است. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۵ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن سرجس، مکنی به
ابوسعید. رجوع به ابوسعید نافع، در این
لغت نامه شود.
ابوسعید. رجوع به ابوسعید نافع، در این
لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن سلیمان العبدی، صحابی
است. وی به دوران کودکی به خدمت
رسول اللََّه رسید. رجوع به الاصابه ج ۵
ص ۲۲۵ شود.
است. وی به دوران کودکی به خدمت
رسول اللََّه رسید. رجوع به الاصابه ج ۵
ص ۲۲۵ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن سهل الانصاری الاشهلی،
از صحابه است و در یمامه کشته شد. رجوع
به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۵ شود.
از صحابه است و در یمامه کشته شد. رجوع
به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۵ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن ظریب بن عمروبن
نوفل بن عبدمناف نوفلی، از صحابه است. به
روایت هشام بن الکلبی و العدوی وی برای
عمربن خطاب کتابت قرآن می کرد و به قول
البلاذری برای عثمان کتابت مصحف می ...
نوفل بن عبدمناف نوفلی، از صحابه است. به
روایت هشام بن الکلبی و العدوی وی برای
عمربن خطاب کتابت قرآن می کرد و به قول
البلاذری برای عثمان کتابت مصحف می ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عبدالحارث بن حبالةبن
حسان الخزاعی. وی از کبار و فضلای صحابه
است و از رسول اللََّه حدیث کند و طفیل و
دیگران از وی روایت کرده اند. ابن سعد او را
در ردیف اصحابی ذکر کرده ...
حسان الخزاعی. وی از کبار و فضلای صحابه
است و از رسول اللََّه حدیث کند و طفیل و
دیگران از وی روایت کرده اند. ابن سعد او را
در ردیف اصحابی ذکر کرده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عبدالرحمن بن ابی نُعَیم،
مکنی به ابورُوَیم امام اهل مدینه و یکی از قراء
سبعه است، به روایت اصمعی و نیز حافظ
ابونعیم در تاریخ اصفهان، اصل وی از اصفهان
است و در مدینه زیست و در ...
مکنی به ابورُوَیم امام اهل مدینه و یکی از قراء
سبعه است، به روایت اصمعی و نیز حافظ
ابونعیم در تاریخ اصفهان، اصل وی از اصفهان
است و در مدینه زیست و در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عبدالقیس الفهری. برادر
مادری عاص بن وائل، و از اصحاب پیغمبر
اسلام است. وی در فتح مصر با عمروبن
عاص همراه بود. رجوع به الاصابه ج ۵
ص ۲۲۶ شود.
مادری عاص بن وائل، و از اصحاب پیغمبر
اسلام است. وی در فتح مصر با عمروبن
عاص همراه بود. رجوع به الاصابه ج ۵
ص ۲۲۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عبداللََّه خزاعی. وی به
عهد عمربن خطاب حکمران مکه بود. رجوع
به از عرب تا دیالمه ص ۳۰۹ و نیز رجوع به
نافع بن عبدالحارث در این لغت نامه شود.
عهد عمربن خطاب حکمران مکه بود. رجوع
به از عرب تا دیالمه ص ۳۰۹ و نیز رجوع به
نافع بن عبدالحارث در این لغت نامه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عبدعمروبن عبداللََّه بن
نضلة از صحابه است. رجوع به الاصابه ج ۵
ص ۲۲۶ شود.
نضلة از صحابه است. رجوع به الاصابه ج ۵
ص ۲۲۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عتبةبن ابی وقاص بن
زهرةبن کلاب بن اخی سعد. از اصحاب پیغمبر
است و در روز فتح مکه اسلام آورد. (از
الاصابه ج ۵ ص ۲۲۶) (تاریخ گزیده
ص ۲۴۰).
زهرةبن کلاب بن اخی سعد. از اصحاب پیغمبر
است و در روز فتح مکه اسلام آورد. (از
الاصابه ج ۵ ص ۲۲۶) (تاریخ گزیده
ص ۲۴۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عجیربن عبدیزیدبن
عبدالمطلب بن عبدمناف القرشی، از اصحاب
است. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۶ شود.
عبدالمطلب بن عبدمناف القرشی، از اصحاب
است. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن علقمة، از صحابه است.
رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۷ شود.
رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۷ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن علقمةبن صفوان الکنانی.
وی از طرف عبدالملک بن مروان امیر مکه
بود. (از الاصابه ج ۵ ص ۲۲۷).
وی از طرف عبدالملک بن مروان امیر مکه
بود. (از الاصابه ج ۵ ص ۲۲۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن عمر قرشی جمحی مکی.
از حافظان حدیث و به عهد خویش محدث
مکه بود و در همانجا به سال ۱۷۹ هـ . ق.
درگذشت. (از الاعلام زرکلی ص ۱۰۹۴ از
تذکرة الحفاظ ج ۱ ص ۲۱۳).
از حافظان حدیث و به عهد خویش محدث
مکه بود و در همانجا به سال ۱۷۹ هـ . ق.
درگذشت. (از الاعلام زرکلی ص ۱۰۹۴ از
تذکرة الحفاظ ج ۱ ص ۲۱۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن غیلان بن سلمة الثقفی. از
اصحاب پیغمبر است و در واقعهٔ جندل کشته
شد. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۷ شود.
اصحاب پیغمبر است و در واقعهٔ جندل کشته
شد. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۷ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن کیسان الثقفی، صحابی
است. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۷ شود.
است. رجوع به الاصابه ج ۵ ص ۲۲۷ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن مالک، تابعی است.
رجوع به ابوسهیل نافع بن مالک بن عامر در
این لغت نامه شود.
رجوع به ابوسهیل نافع بن مالک بن عامر در
این لغت نامه شود.