نقشبند
نقشبند maddesi sözlük listesi
نقشبند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ بَ ] (نف مرکب) نقاش. مصور.
(آنندراج). نقاش. زردوز. گلدوز. کسی که
آرایش می کند. (ناظم الاطباء). نگارگر.
صورتگر. چهره گشا. رسام. (یادداشت
مؤلف):
هودج متواریان را نقشبند نوبهار
قبه از بیجاده بندد پایه از مینا زند.سنائی.
نقشبند برون گلها ...
(آنندراج). نقاش. زردوز. گلدوز. کسی که
آرایش می کند. (ناظم الاطباء). نگارگر.
صورتگر. چهره گشا. رسام. (یادداشت
مؤلف):
هودج متواریان را نقشبند نوبهار
قبه از بیجاده بندد پایه از مینا زند.سنائی.
نقشبند برون گلها ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ بَ ] (اِخ) خواجه بهاءالدین
محمدبن محمد بخاری. از اکابر عرفا و
صوفیان قرن هشتم و مؤسس طریقت
نقشبندیه است. خواجه علاءالدین عطار و
خواجه محمد پارسا از مریدان اویند. کتاب
دلیل العاشقین در تصوف و کتاب حیات ...
محمدبن محمد بخاری. از اکابر عرفا و
صوفیان قرن هشتم و مؤسس طریقت
نقشبندیه است. خواجه علاءالدین عطار و
خواجه محمد پارسا از مریدان اویند. کتاب
دلیل العاشقین در تصوف و کتاب حیات ...