نگار
نگار maddesi sözlük listesi
نگار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِ) اسم است از نگاشتن. (حاشیهٔ
برهان قاطع چ معین). حاصل مصدر نگاشتن.
(یادداشت مؤلف). نقش. (غیاث اللغات)
(برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نقش
که بر کاغذ یا بر جائی کشند. (از رشیدی).
چیزی که با رنگ به دیوار و ...
برهان قاطع چ معین). حاصل مصدر نگاشتن.
(یادداشت مؤلف). نقش. (غیاث اللغات)
(برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نقش
که بر کاغذ یا بر جائی کشند. (از رشیدی).
چیزی که با رنگ به دیوار و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (نف مرخم) نگارنده. نقش کننده.
(برهان قاطع) (ناظم الاطباء). اسم فاعل
مرخم است. (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). و
در ترکیبات زیر به صورت مزید مؤخر آید:
۱- به معنی نگارنده و نویسنده در ترکیبات:
بدایع نگار. بدیع ...
(برهان قاطع) (ناظم الاطباء). اسم فاعل
مرخم است. (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). و
در ترکیبات زیر به صورت مزید مؤخر آید:
۱- به معنی نگارنده و نویسنده در ترکیبات:
بدایع نگار. بدیع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِخ) یکی از دهستان های بخش
مشیز شهرستان سیرجان است، در مشرق
بخش در جلگهٔ سردسیری واقع و محدود
است از شمال به ارتفاعات خانه کوه، از
مشرق به دهستان ده تازیان، از جنوب به
دهستان قلعه عسکر، ...
مشیز شهرستان سیرجان است، در مشرق
بخش در جلگهٔ سردسیری واقع و محدود
است از شمال به ارتفاعات خانه کوه، از
مشرق به دهستان ده تازیان، از جنوب به
دهستان قلعه عسکر، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِخ) ده مرکزی دهستان نگار
بخش مشیز شهرستان سیرجان است، در
۲۴هزارگزی مشرق مشیز واقع است و ۱۰۰
تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش
غلات، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۸).
بخش مشیز شهرستان سیرجان است، در
۲۴هزارگزی مشرق مشیز واقع است و ۱۰۰
تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش
غلات، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۸).