ilb - الب
ilb - الب maddesi sözlük listesi
الب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) پوست بزغاله. || زهر.
شدت گرما. || شدت تب.
|| آغاز به شدگی دمل. || میلان
نفس. || (مص) ...
شدت گرما. || شدت تب.
|| آغاز به شدگی دمل. || میلان
نفس. || (مص) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ترکی، ص) دلیر. (شرفنامهٔ
منیری) (فرهنگ شعوری) (تعلیقات دکتر
معین بر برهان قاطع ج ۱ ص ۱۵۷ از
لغةالترک کاشغری). و رجوع به اَلَب
شود:
این جهود و مشرک و ترسا و مغ
جملگی یکرنگ شد ز آن الب
الغ.مولوی.
منیری) (فرهنگ شعوری) (تعلیقات دکتر
معین بر برهان قاطع ج ۱ ص ۱۵۷ از
لغةالترک کاشغری). و رجوع به اَلَب
شود:
این جهود و مشرک و ترسا و مغ
جملگی یکرنگ شد ز آن الب
الغ.مولوی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع اِ) مقداری است معین و آن از
سر انگشت سبابه تا سر انگشت ابهام است.
(منتهی الارب). || (ص) مجتمع بودن
بر کسی بظلم و عداوت: هم علیه الب واحد
آنها بر وی ...
سر انگشت سبابه تا سر انگشت ابهام است.
(منتهی الارب). || (ص) مجتمع بودن
بر کسی بظلم و عداوت: هم علیه الب واحد
آنها بر وی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِ) درختی است مانند درخت ترنج
و آن زهرناک است. (منتهی الارب). درختی
است خاردار شبیه به درخت اترج و آن را
میوه ایست و رستنگاه آن فراز کوهها بود و
سخت اندک باشد و از ضِجاج هیچ ...
و آن زهرناک است. (منتهی الارب). درختی
است خاردار شبیه به درخت اترج و آن را
میوه ایست و رستنگاه آن فراز کوهها بود و
سخت اندک باشد و از ضِجاج هیچ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) (جزیرهٔ...)جزیرهٔ کوچکی
است در ایتالیا در دریای مدیترانه به مشرق
«کرس» و به سال ۱۸۱۴م. ناپلئون بدانجا
زندانی گشت. دارای ۲۵۰۰۰ تن سکنه و
معادن آهن است. در سواحل آن ماهی
«ساردین» و «تون» صید کنند. محصول ...
است در ایتالیا در دریای مدیترانه به مشرق
«کرس» و به سال ۱۸۱۴م. ناپلئون بدانجا
زندانی گشت. دارای ۲۵۰۰۰ تن سکنه و
معادن آهن است. در سواحل آن ماهی
«ساردین» و «تون» صید کنند. محصول ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) بزبان چک «لاب» رود
بزرگ چکسلواکی (بوهم) و آلمان که وارد
دریای شمال می گردد. این شط از بوهم
سرچشمه گرفته از کوههای «ژآن» سرازیر
می گردد و ناحیهٔ «هرادک کرالوسد» و
«پاردوبیتس» را مشروب می کند و پس ...
بزرگ چکسلواکی (بوهم) و آلمان که وارد
دریای شمال می گردد. این شط از بوهم
سرچشمه گرفته از کوههای «ژآن» سرازیر
می گردد و ناحیهٔ «هرادک کرالوسد» و
«پاردوبیتس» را مشروب می کند و پس ...