sa'ib - سائب
sa'ib - سائب maddesi sözlük listesi
سائب Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
azade; bağımsız; dizginsiz; erkin; liberal; metruk; özgür; serbest
Arapça - Türkçe sözlük
سائِب
1. erkin
Anlamı: istediği gibi davranan
2. azade
Anlamı: başıboş, erkin, serbest, hür
3. dizginsiz
Anlamı: dizgini olmayan
4. liberal
Anlamı: hürriyet ve serbestlikle ilgili
5. metruk
Anlamı: bırakılmış, terk edilmiş
6. serbest
Anlamı: hiçbir şarta bağlı olmayan
7. özgür
Anlamı: serbest, hür
8. bağımsız
Anlamı: herhangi bir gücün etkisinde olmayan, özgür
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
سائب [مفرد]: مؤ سائبة، ج مؤ سوائب وسُيَّب: اسم فاعل من سابَ/ سابَ في.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (ع ص) از مصدر سیب. جاری.
روان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
|| شتابان. (اقرب الموارد).
روان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
|| شتابان. (اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن ابی سائب صیفی قرشی
مخزومی، صحابی است. رجوع به البیان و
التبیین ج ۱ ص ۲۵۰ و ج ۲ ص ۲۰ و عقدالفرید
ج ۲ ص ۲۱۲ و الاصابه شود.
مخزومی، صحابی است. رجوع به البیان و
التبیین ج ۱ ص ۲۵۰ و ج ۲ ص ۲۰ و عقدالفرید
ج ۲ ص ۲۱۲ و الاصابه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن ابی لبابةبن عبدالمنذر
انصاری. صحابی است. (الاصابه).
انصاری. صحابی است. (الاصابه).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن اقرع ثقفی، صحابی
است و در ملازمت پدر به حضور پیغمبر
رسید در دورهٔ خلافت عمر برسالت بنزد
نعمان بن مقرن رفت. مدتی عامل مدائن بود و
نیز در فتح نهاوند حضور داشت. سرانجام
عمل اصفهان را ...
است و در ملازمت پدر به حضور پیغمبر
رسید در دورهٔ خلافت عمر برسالت بنزد
نعمان بن مقرن رفت. مدتی عامل مدائن بود و
نیز در فتح نهاوند حضور داشت. سرانجام
عمل اصفهان را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن حارث بن صبره قرشی
سهمی، معروف به ابن ابی وداعه. در غزوهٔ بدر
در زمرهٔ کفار بود و به دست مسلمانان اسیر
شد و با فدیه ای که پسرش مطلب داد آزاد
گردید. بعدها اسلام آورد. او ...
سهمی، معروف به ابن ابی وداعه. در غزوهٔ بدر
در زمرهٔ کفار بود و به دست مسلمانان اسیر
شد و با فدیه ای که پسرش مطلب داد آزاد
گردید. بعدها اسلام آورد. او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن حارث بن قیس قرشی
سهمی. از قدمای صحابه است که بحبشه
هجرت کرده اند. بروایتی در غزوهٔ طائف
بشهادت رسید و بروایتی تا عصر خلافت عمر
حیات داشته و در وقعهٔ فحل در اردن شهید
شده ...
سهمی. از قدمای صحابه است که بحبشه
هجرت کرده اند. بروایتی در غزوهٔ طائف
بشهادت رسید و بروایتی تا عصر خلافت عمر
حیات داشته و در وقعهٔ فحل در اردن شهید
شده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن حزن قرشی مخزومی.
عم سعیدبن مسیبک است و عهد حضرت
رسول را دریافته است. (الاصابه).
عم سعیدبن مسیبک است و عهد حضرت
رسول را دریافته است. (الاصابه).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن خباب مکنی به ابومسلم
صاحب المقصوره. صحابی است و بسال ۷۷
هـ . ق. در ۹۲ سالگی درگذشت. (الاصابه).
صاحب المقصوره. صحابی است و بسال ۷۷
هـ . ق. در ۹۲ سالگی درگذشت. (الاصابه).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن خلادبن سویدبن ثعلبه
انصاری خزرجی مکنی به ابواسهله صحابی
است. در غزوهٔ بدر حضور داشت و از جانب
معاویه والی یمن گردید. بسال ۹۱ در عهد
خلافت ولیدبن عبدالملک درگذشت. رجوع
به الاعلام زرکلی و ...
انصاری خزرجی مکنی به ابواسهله صحابی
است. در غزوهٔ بدر حضور داشت و از جانب
معاویه والی یمن گردید. بسال ۹۱ در عهد
خلافت ولیدبن عبدالملک درگذشت. رجوع
به الاعلام زرکلی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن ذکوان مکنی به ابوجمعه
معروف به راویهٔ کثیرعزه از شعرای اموی
است و او راست:
أبائنة سعدی؟ نعم ستبین!
کما انبت من حبل القرین قرین
أ إن زم أجمال و فارق جیرة
و صاح غراب البین أنت ...
معروف به راویهٔ کثیرعزه از شعرای اموی
است و او راست:
أبائنة سعدی؟ نعم ستبین!
کما انبت من حبل القرین قرین
أ إن زم أجمال و فارق جیرة
و صاح غراب البین أنت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن عبیدبن عبدبن یزیدبن
هاشم بن مطلب بن عبدمناف. پدر شافع و جدّ
امام شافعی و از جانب مادر نیز هاشمی است.
در غزوهٔ بدر علمدار قریش بود و باسارت
سپاهیان اسلام افتاد و بعد به فدیه ...
هاشم بن مطلب بن عبدمناف. پدر شافع و جدّ
امام شافعی و از جانب مادر نیز هاشمی است.
در غزوهٔ بدر علمدار قریش بود و باسارت
سپاهیان اسلام افتاد و بعد به فدیه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن عثمان بن مظعون جمحی
از قدمای صحابه است وی همراه پدر و عم
خویش به حبشه مهاجرت کرد. او از
تیراندازان معدود سپاه اسلام بود. بهنگام
عزیمت حضرت رسول بغزوهٔ بُواط والی
مدینه گردید. در ...
از قدمای صحابه است وی همراه پدر و عم
خویش به حبشه مهاجرت کرد. او از
تیراندازان معدود سپاه اسلام بود. بهنگام
عزیمت حضرت رسول بغزوهٔ بُواط والی
مدینه گردید. در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن عوام بن خویلد قرشی
اسدی. برادر زبیربن عوام و پسر صفیه بنت
عبدالمطلب عمهٔ حضرت رسول بود. در اکثر
غزوات حضور داشت و در جنگ یمامه
بشهادت رسید. (الاصابه) (تاریخ گزیده
ص ۲۲۶) (حبیب السیر ...
اسدی. برادر زبیربن عوام و پسر صفیه بنت
عبدالمطلب عمهٔ حضرت رسول بود. در اکثر
غزوات حضور داشت و در جنگ یمامه
بشهادت رسید. (الاصابه) (تاریخ گزیده
ص ۲۲۶) (حبیب السیر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن فَرّوخ ضریر مکی مکنی
به ابوالعباس مولای بنی جذیمةبن عدیّ بن
دیل شاعری هجاگوی و از هواخواهان بنی
امیه بود. اکثر اشعارش در هجو آل زبیراست و
دربارهٔ ابی باطفیل عامربن واثله شاعر شیعی
گوید:
لعمرک ...
به ابوالعباس مولای بنی جذیمةبن عدیّ بن
دیل شاعری هجاگوی و از هواخواهان بنی
امیه بود. اکثر اشعارش در هجو آل زبیراست و
دربارهٔ ابی باطفیل عامربن واثله شاعر شیعی
گوید:
لعمرک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن مالک اشعری جزو
شرطهٔ مختار بود و در تقویت بنیان کار او
تأثیری عظیم داشت. (حبیب السیر چ خیام
ج ۲ ص ۱۳۸).
شرطهٔ مختار بود و در تقویت بنیان کار او
تأثیری عظیم داشت. (حبیب السیر چ خیام
ج ۲ ص ۱۳۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن مالک. ابن عساکر از او
روایت کرده است. (تاریخ الخلفاء ج ۱ ص
۱۶۰).
روایت کرده است. (تاریخ الخلفاء ج ۱ ص
۱۶۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن مظعون قرشی جمحی.
برادر عثمان بن مظعون صحابی است و بحبشه
مهاجرت کرد و در غزوهٔ بدر حضور داشت.
(الاصابه).
برادر عثمان بن مظعون صحابی است و بحبشه
مهاجرت کرد و در غزوهٔ بدر حضور داشت.
(الاصابه).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن نُمَیله. نام دیگر سائب بن
ابی سائب صحابی است و بعضی او را صحابی
دیگر دانند. (الاصابه).
ابی سائب صحابی است و بعضی او را صحابی
دیگر دانند. (الاصابه).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن هشام بن عمرو العامری،
پدرش صحابی بود و خود خدمت رسول
(ص) را دریافت و در فتح مصر حضور داشت
و از جانب مسلمةبن مخلد قضای مصر یافت.
(از حسن المحاضره ج ۱ ص ۹۳) ...
پدرش صحابی بود و خود خدمت رسول
(ص) را دریافت و در فتح مصر حضور داشت
و از جانب مسلمةبن مخلد قضای مصر یافت.
(از حسن المحاضره ج ۱ ص ۹۳) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) ابن یزیدبن سعید کندی بن
أخت نمر مکنی به ابویزید. وی به سال دوم
هجری متولد شد. در حجة الوداع با پدر خود
حضور داشت. سپس از جانب عمر مأمور
سوق مدینه گردید. او آخرین کس از ...
أخت نمر مکنی به ابویزید. وی به سال دوم
هجری متولد شد. در حجة الوداع با پدر خود
حضور داشت. سپس از جانب عمر مأمور
سوق مدینه گردید. او آخرین کس از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ءِ ] (اِخ) غفاری (عبداللََّه). صحابی
است و به مصر اقامت گزیده است. (حسن
المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ج ۱ ص
۹۳).
است و به مصر اقامت گزیده است. (حسن
المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ج ۱ ص
۹۳).
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
سائِب: مَتْرُوك، مَهْجُور
left, abandoned, forsaken, derelict; relinquished
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
سَائِبٌ
1) брошенный, оставленный без присмотра; безхозный
2) блуждающий; الاوصال سائب разлезающийся, расползающийся (о ткани) ; سائب ضلع ложное ребро
3) свободный, вольный; المال ال سائب يعلم السرقة посл. плохо не клади, вора в грех не вводи