kazib - قازب
kazib - قازب maddesi sözlük listesi
قازب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِ ] (ع ص) بازرگان نیک آزمند و
حریص که گاهی براه خشکی و گاهی براه
دریا تجارت کند. (منتهی الارب) (آنندراج).
حریص که گاهی براه خشکی و گاهی براه
دریا تجارت کند. (منتهی الارب) (آنندراج).