muna''al - منعل
muna''al - منعل maddesi sözlük listesi
منعل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ عَ ] (ع ص، اِ) زمین درشت، اسم
است آن را و صفت. (منتهی الارب). زمین
درشت و گویند نزلنا منعلاً و ارضاً منعلاً. (از
اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
است آن را و صفت. (منتهی الارب). زمین
درشت و گویند نزلنا منعلاً و ارضاً منعلاً. (از
اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عَ ] (ع ص) فرس منعل؛ اسب
سخت سم. || فرس منعل ید کذا و رجل کذا
او الیدین او الرجلین؛ اسب که میان سم و رسغ
آن سپیدی باشد و گرد نگردد یا ...
سخت سم. || فرس منعل ید کذا و رجل کذا
او الیدین او الرجلین؛ اسب که میان سم و رسغ
آن سپیدی باشد و گرد نگردد یا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عِ / مُ نَ عْ عِ ] (ع ص) نعل بند.
(مهذب الاسماء). آنکه ستور را نعل میکند.
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). رجوع به انعال و تنعیل شود.
(مهذب الاسماء). آنکه ستور را نعل میکند.
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). رجوع به انعال و تنعیل شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ نَ عْ عَ ] (ع ص) ستور نعل کرده شده.
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). رجوع به تنعیل شود. || آنچه به
شکل نعل اسب باشد. (غیاث) (آنندراج).
(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). رجوع به تنعیل شود. || آنچه به
شکل نعل اسب باشد. (غیاث) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عَ / مُ نَ عْ عَ ] (ع ص) جوراب منعل
و منعل؛ جورابی که بر کف آن چرم یا پوست
دوخته باشند. (از اقرب الموارد).
و منعل؛ جورابی که بر کف آن چرم یا پوست
دوخته باشند. (از اقرب الموارد).