mu'yed - مؤید
mu'yed - مؤید maddesi sözlük listesi
مؤید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (ع ص) قوت داده شده.
(منتهی الارب) (آنندراج). قوت داده شده.
نیروداده شده. (ناظم الاطباء). قوت داده شده.
تقویت شده. نیرویافته. تأییدگشته. (یادداشت
مؤلف). || تأییدکرده شده و از جانب
خداوند تبارک و ...
(منتهی الارب) (آنندراج). قوت داده شده.
نیروداده شده. (ناظم الاطباء). قوت داده شده.
تقویت شده. نیرویافته. تأییدگشته. (یادداشت
مؤلف). || تأییدکرده شده و از جانب
خداوند تبارک و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یِ ] (ع ص) قوت دهنده. (از
منتهی الارب) (آنندراج). تقویت کننده.
نیرودهنده. یاری کننده. مساعد. نیروبخش.
قوت دهنده. (یادداشت مؤلف).
|| تأییدکننده. تحکیم کننده. استوارسازنده:
سخن فلانی مؤید این مسأله است. (از
یادداشت مؤلف).
منتهی الارب) (آنندراج). تقویت کننده.
نیرودهنده. یاری کننده. مساعد. نیروبخش.
قوت دهنده. (یادداشت مؤلف).
|| تأییدکننده. تحکیم کننده. استوارسازنده:
سخن فلانی مؤید این مسأله است. (از
یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءْ یَ ] (ع ص) قوت داده شده.
نیروداده شده. (ناظم الاطباء). قوت داده شده.
(منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به مُؤَیَّد
شود.
نیروداده شده. (ناظم الاطباء). قوت داده شده.
(منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به مُؤَیَّد
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءْ یِ ] (ع اِ) کار بزرگ. (منتهی
الارب) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). دشواری. ج، مآید. (منتهی الارب)
(آنندراج). داهیه و بلا و سختی. ج، مآید.
(ناظم الاطباء).
الارب) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). دشواری. ج، مآید. (منتهی الارب)
(آنندراج). داهیه و بلا و سختی. ج، مآید.
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) ابن عبدالرحیم بن
احمدبن محمد بغدادی. او راست رساله ای در
اسطرلاب. (از کشف الظنون).
احمدبن محمد بغدادی. او راست رساله ای در
اسطرلاب. (از کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) ابن عبداللطیف
نخجوانی. از ادبا بود و قصیدهٔ لامیةالعرب
شنفری را شرح کرده است. (از کشف الظنون).
نخجوانی. از ادبا بود و قصیدهٔ لامیةالعرب
شنفری را شرح کرده است. (از کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) ابن عطاف بن
محمدبن علی بن محمد آلوسی، مکنی به
ابوسعید. از بزرگترین گویندگان غزل و هجو و
مدح روزگار خود بود و به وزیر عون الدین
یحیی بن هبیره انتساب داشت و مدایحی ...
محمدبن علی بن محمد آلوسی، مکنی به
ابوسعید. از بزرگترین گویندگان غزل و هجو و
مدح روزگار خود بود و به وزیر عون الدین
یحیی بن هبیره انتساب داشت و مدایحی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) ابن محمدبن علی
طوسی الاصل نیشابوری الدار (۵۲۴-۶۱۷
هـ . ق.). از بزرگترین محدثان متأخر بود و از
رجال نامی بیشماری تفسیر و حدیث شنید و
روایت کرد، از آن ...
طوسی الاصل نیشابوری الدار (۵۲۴-۶۱۷
هـ . ق.). از بزرگترین محدثان متأخر بود و از
رجال نامی بیشماری تفسیر و حدیث شنید و
روایت کرد، از آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) ابوالفداء اسماعیل
مؤید. رجوع به ابوالفداء اسماعیل مؤید شود.
مؤید. رجوع به ابوالفداء اسماعیل مؤید شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) لقب هشام ثانی،
دهمین خلیفهٔ اسپانیا (از ۳۶۶ تا ۳۹۹ هـ . ق.).
(یادداشت مؤلف). رجوع به ترجمهٔ طبقات
سلاطین اسلام ص ۱۶ شود.
دهمین خلیفهٔ اسپانیا (از ۳۶۶ تا ۳۹۹ هـ . ق.).
(یادداشت مؤلف). رجوع به ترجمهٔ طبقات
سلاطین اسلام ص ۱۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) امیر مؤید. لقب
منصوربن نوح بن نصر سامانی است در حیات
او، و پس از مرگ او را لقب امیر سدید داده اند.
(یادداشت مؤلف). رجوع به منصوربن نوح...
شود.
منصوربن نوح بن نصر سامانی است در حیات
او، و پس از مرگ او را لقب امیر سدید داده اند.
(یادداشت مؤلف). رجوع به منصوربن نوح...
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) خواجه مؤید مهنه از
نبیره های شیخ ابوسعید ابوالخیر و از عرفا و
شعرای قرن نهم بود. در علوم ظاهر و باطن
کامل و مجالسی به غایت گرم و سماعی
بی نهایت مؤثر داشت و ...
نبیره های شیخ ابوسعید ابوالخیر و از عرفا و
شعرای قرن نهم بود. در علوم ظاهر و باطن
کامل و مجالسی به غایت گرم و سماعی
بی نهایت مؤثر داشت و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یَ ] (اِخ) شهاب الدین احمد
مؤید. رجوع به شهاب الدین احمد مؤید شود.
مؤید. رجوع به شهاب الدین احمد مؤید شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ءَیْ یِ ] (اِخ) محمدبن حسین.
رجوع به محمدبن حسین، مکنی به ابوشجاع
شود.
رجوع به محمدبن حسین، مکنی به ابوشجاع
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ ءَ یِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - تایید کننده . 2 - محکم کننده ، استوار دارنده .