ازیرا
ازیرا maddesi sözlük listesi
ازیرا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (حرف ربط) اَزایرا. زیرا. برای
این. از برای آن. (جهانگیری). از آن جهت.
بدین سبب. بدین علت. لاجرم. لهذا. (برهان).
علی هذا. بنابراین : اکنون ایشان
ملک بکسی دیگر دادند، ازیرا که من [ بهرام
گور ] غایب ...
این. از برای آن. (جهانگیری). از آن جهت.
بدین سبب. بدین علت. لاجرم. لهذا. (برهان).
علی هذا. بنابراین : اکنون ایشان
ملک بکسی دیگر دادند، ازیرا که من [ بهرام
گور ] غایب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) شهرکیست بناحیت پارس از
میان پسا و داراگرد، آبادان. (حدود العالم).
میان پسا و داراگرد، آبادان. (حدود العالم).