azerd - آزرد
azerd - آزرد maddesi sözlük listesi
آزرد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (مص مرخم، اِمص) آزردگی. در
شاهنامه های چاپی بیت ذیل دیده
میشود:
منوچهر از این کار پردرد شد
ز مهراب و دستان پرآزرد شد.
(در جای دیگر این کلمه را ندیده ام و بیت را
هم در شاهنامهٔ ...
شاهنامه های چاپی بیت ذیل دیده
میشود:
منوچهر از این کار پردرد شد
ز مهراب و دستان پرآزرد شد.
(در جای دیگر این کلمه را ندیده ام و بیت را
هم در شاهنامهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِ) رنگ. لون. گونه.
آرنگ :
ابر فروردین بباران در چمن پرورد ورد
گشت خیری با فراق نرگسش آزرد زرد.
قطران.
بوستان از بانگ مرغان پرخروش زیر گشت
گلستان آزرد گوهر چون سریر میر گشت .
قطران.
آرنگ :
ابر فروردین بباران در چمن پرورد ورد
گشت خیری با فراق نرگسش آزرد زرد.
قطران.
بوستان از بانگ مرغان پرخروش زیر گشت
گلستان آزرد گوهر چون سریر میر گشت .
قطران.
Sıradaki maddeler