افضل
افضل maddesi sözlük listesi
افضل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (ع ن تف) نعت تفضیلی
است از فضل مقابل نقص. ج، افضلون،
افاضل. مؤنث: فُضْلی ََ. ج، فضلیات، فُضَل. (از
اقرب الموارد). فاضل در حسب و در علم و
جز آن و مادام که نکره باشد واحد و جمع ...
است از فضل مقابل نقص. ج، افضلون،
افاضل. مؤنث: فُضْلی ََ. ج، فضلیات، فُضَل. (از
اقرب الموارد). فاضل در حسب و در علم و
جز آن و مادام که نکره باشد واحد و جمع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) لقب حکیم افضل الدین
خاقانی است. (آنندراج) (از غیاث
اللغات):
افضل این مصرع برجسته ندانم که که گفت
هر که شمشیر زند خطبه بنامش خوانند.
خاقانی.
نه افضلم تو خوانده ای ببزم خود نشانده ای ...
خاقانی است. (آنندراج) (از غیاث
اللغات):
افضل این مصرع برجسته ندانم که که گفت
هر که شمشیر زند خطبه بنامش خوانند.
خاقانی.
نه افضلم تو خوانده ای ببزم خود نشانده ای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) خواجه افضل الدین
کشی. وی از جملهٔ دانشمندان بود و پیوسته
بلوازم افاده قیام می نمود. (حبیب السیر
ص ۱۱۸).
کشی. وی از جملهٔ دانشمندان بود و پیوسته
بلوازم افاده قیام می نمود. (حبیب السیر
ص ۱۱۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) سید غیاث الدین بن
سیدحسن. وی بمزید علم و فقاهت از اکثر
سادات مشهد مقدس ممتاز و مستثنی بود و
سالهای فراوان در آن ولایت بمنصب
شیخ الاسلامی و فیصل قضایای شرعیه اقدام
می فرمود. (از ...
سیدحسن. وی بمزید علم و فقاهت از اکثر
سادات مشهد مقدس ممتاز و مستثنی بود و
سالهای فراوان در آن ولایت بمنصب
شیخ الاسلامی و فیصل قضایای شرعیه اقدام
می فرمود. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) سید... پسر
سیدنظام الدین سلطانعلی موسوی خواب بین.
وی بصفت فضل و وقوف در نظم اشعار ترکی
و فارسی اتصاف داشت. (از حبیب السیر
ص ۲۰۶). و رجوع به مجالس النفائس
ص ۱۳۸ شود.
سیدنظام الدین سلطانعلی موسوی خواب بین.
وی بصفت فضل و وقوف در نظم اشعار ترکی
و فارسی اتصاف داشت. (از حبیب السیر
ص ۲۰۶). و رجوع به مجالس النفائس
ص ۱۳۸ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) خواجه... وی کرمانی
است. او جوانی کریم و خوش خلق بود و در
حساب ضرب و قسمت بی نظیر و در صفت
عدالت و نصفت دلپذیر، و از جفای اعدا ترک
وزارت نمود و بعراق ...
است. او جوانی کریم و خوش خلق بود و در
حساب ضرب و قسمت بی نظیر و در صفت
عدالت و نصفت دلپذیر، و از جفای اعدا ترک
وزارت نمود و بعراق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) شاه محمد. وی از
مشاهیر مشایخ لاهور بود و شعر هم
می سرود. رجوع به قاموس الاعلام ترکی
شود.
مشاهیر مشایخ لاهور بود و شعر هم
می سرود. رجوع به قاموس الاعلام ترکی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) یا افضل الدین محمدبن
حسن بن حسین محمدبن خوزه مرقی
کاشانی، مشهور به «باباافضل» و گاه او را به
لقب «خواجه» «حکیم» و «شیخ» نیز
خوانده اند. از حکما و عرفای بنام عصر خود
بود. وی ...
حسن بن حسین محمدبن خوزه مرقی
کاشانی، مشهور به «باباافضل» و گاه او را به
لقب «خواجه» «حکیم» و «شیخ» نیز
خوانده اند. از حکما و عرفای بنام عصر خود
بود. وی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) محمد شارستانی.
رجوع به همین کلمه و تتمهٔ صوان الحکمة
شود.
رجوع به همین کلمه و تتمهٔ صوان الحکمة
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) ملک... علی بن
صلاح الدین ملقب به نورالدین. وی در حیات
پدر حاکم دمشق بود و چون پدرش درگذشت
برادر وی عزیز و عموی او عادل بدمشق
لشکر کشیدند و آن ملک را از ...
صلاح الدین ملقب به نورالدین. وی در حیات
پدر حاکم دمشق بود و چون پدرش درگذشت
برادر وی عزیز و عموی او عادل بدمشق
لشکر کشیدند و آن ملک را از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) ملک... امیرالجیوش.
رجوع به حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۴۵۷ و
افضل شاهنشاه شود.
رجوع به حبیب السیر چ خیام ج ۲ ص ۴۵۷ و
افضل شاهنشاه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) ملک ناصرالدین
محمدبن ملک مؤید، ابوالفداء اسماعیل.
رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
محمدبن ملک مؤید، ابوالفداء اسماعیل.
رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ضَ ] (اِخ) ابن قاضی محمد ملقب
به نظام الدین. وی المصادر زوزنی را بخط
نسخ نوشته و نسخهٔ آن در کتابخانهٔ مدرسهٔ
عالی سپهسالار موجود است. رجوع به
فهرست کتابخانهٔ مدرسهٔ عالی سپهسالار ج ۲
ص ۲۸۴ شود.
به نظام الدین. وی المصادر زوزنی را بخط
نسخ نوشته و نسخهٔ آن در کتابخانهٔ مدرسهٔ
عالی سپهسالار موجود است. رجوع به
فهرست کتابخانهٔ مدرسهٔ عالی سپهسالار ج ۲
ص ۲۸۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اَ ضَ) [ ع . ] (ص تف .) 1 - برتر، فزون تر. 2 - فاضل تر. 3 - با فضلیت تر. ج .
افاضل .
افاضل .
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
yaxışuq(izah: – yaxışuq başı dil: ərdəm başı dil. ən əfzəl olan dildir. – bu ondan əfzəldir: yaxşuqdur. – işlərin əfzəli yaxşuğu.)