اهلی
اهلی maddesi sözlük listesi
اهلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
evcil
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ص نسبی) نسبت است به اهل.
رام شده. رام. مأنوس. مستأنس. آموخته.
مقابل وحشی. (یادداشت بخط مرحوم
دهخدا). هر دابه که بخانه و آدمیان الفت گیرد.
مقابل وحشی. (از ناظم الاطباء). || هر
درختی که در ...
رام شده. رام. مأنوس. مستأنس. آموخته.
مقابل وحشی. (یادداشت بخط مرحوم
دهخدا). هر دابه که بخانه و آدمیان الفت گیرد.
مقابل وحشی. (از ناظم الاطباء). || هر
درختی که در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) از شعرای شیراز است. مؤلف
آتشکده آرد: مولانا اهلی سرآمد فضلای
زمان و سردفتر فصحای سخندانان و در فنون
شعر در کمال مهارت است. قصاید مصنوع در
مقابل سید ذوالفقار شیروانی و خواجه سلمان
ساوجی در ...
آتشکده آرد: مولانا اهلی سرآمد فضلای
زمان و سردفتر فصحای سخندانان و در فنون
شعر در کمال مهارت است. قصاید مصنوع در
مقابل سید ذوالفقار شیروانی و خواجه سلمان
ساوجی در ...