ercen - ارجن
ercen - ارجن maddesi sözlük listesi
ارجن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِ) درخت بادام تلخ را گویند.
(برهان قاطع) (آنندراج). درخت ارزن. اَرزَه و
آن درختی است سخت. اَرژَن. رجوع به ارژن
و ارجان شود.
(برهان قاطع) (آنندراج). درخت ارزن. اَرزَه و
آن درختی است سخت. اَرژَن. رجوع به ارژن
و ارجان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) پسر فان از پادشاهان
هند، و او در تیر انداختن مهارت داشت.
رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص ۱۱۰،
۱۱۲، ۱۱۴، ۱۱۵ شود.
هند، و او در تیر انداختن مهارت داشت.
رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص ۱۱۰،
۱۱۲، ۱۱۴، ۱۱۵ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) نام موضعی در فارس.
ارژن. رجوع به ارجنه و ارژن شود.
ارژن. رجوع به ارجنه و ارژن شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جَ ] (اِخ) مرکز ناحیه ای در ولایت
شیر فرانسه واقع در کنار نهر سولوره در ۴۰
هزارگزی شمال غربی سن سیر، سکنهٔ آن
۸۰۰ تن است. (ضمیمهٔ معجم البلدان).
شیر فرانسه واقع در کنار نهر سولوره در ۴۰
هزارگزی شمال غربی سن سیر، سکنهٔ آن
۸۰۰ تن است. (ضمیمهٔ معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ جُ ] (اِخ) نام یکی از دو متکلم
کتاب بغوگیتا که جزئی از کتاب مهابرت
است.
کتاب بغوگیتا که جزئی از کتاب مهابرت
است.