esbil - اسبیل
esbil - اسبیل maddesi sözlük listesi
اسبیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ص) دزد اسب. (جهانگیری). که
بغیر از اسب دزدیدن کار دیگر نکند.
(سروری). و رجوع به اسپیل شود.
بغیر از اسب دزدیدن کار دیگر نکند.
(سروری). و رجوع به اسپیل شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) حصنی است در اقصای یمن
و گویند حصنی است آنسوی نجیر. شاعر در
وصف حمار وحشی گوید:
باسبیل کان بها بُرْهَةً.
من الدهر مانبحته الکلاب.
و این صفت کوه است نه حصن. و ابن الدُمینة
گوید: اسبیل کوهی است در ...
و گویند حصنی است آنسوی نجیر. شاعر در
وصف حمار وحشی گوید:
باسبیل کان بها بُرْهَةً.
من الدهر مانبحته الکلاب.
و این صفت کوه است نه حصن. و ابن الدُمینة
گوید: اسبیل کوهی است در ...