پوسیده
پوسیده maddesi sözlük listesi
پوسیده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ / دِ ] (ن مف) متخلخل و
سبک شده از طول زمان یا علتی دیگر. رمیم.
نخر. نخرة. پوده. بالی. بالیة. رمة. ریزیده.
رث. سوداء. چرّیده. (در تداول مردم
قزوین):
زآنهمه وعدهٔ نیکو ز چه خورسند شدی
ای خردمند بدین ...
سبک شده از طول زمان یا علتی دیگر. رمیم.
نخر. نخرة. پوده. بالی. بالیة. رمة. ریزیده.
رث. سوداء. چرّیده. (در تداول مردم
قزوین):
زآنهمه وعدهٔ نیکو ز چه خورسند شدی
ای خردمند بدین ...