بهین
بهین maddesi sözlük listesi
بهین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ص عالی) بهترین. (برهان)
(جهانگیری) (آنندراج) (رشیدی) (ناظم
الاطباء). نیکوترین چیز. (شرفنامه). الانتقاء؛
بهین چیزی برگزیدن. (تاج المصادر
بیهقی):
بهین کار اندر جهان آن بود
که مانندهٔ کار یزدان بود.ابوشکور بلخی.
بهین زنان در جهان آن بود
کزو شوی همواره خندان بود.فردوسی.
کرا ...
(جهانگیری) (آنندراج) (رشیدی) (ناظم
الاطباء). نیکوترین چیز. (شرفنامه). الانتقاء؛
بهین چیزی برگزیدن. (تاج المصادر
بیهقی):
بهین کار اندر جهان آن بود
که مانندهٔ کار یزدان بود.ابوشکور بلخی.
بهین زنان در جهان آن بود
کزو شوی همواره خندان بود.فردوسی.
کرا ...