پاسبانی
پاسبانی maddesi sözlük listesi
پاسبانی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(حامص مرکب) نگاهبانی.
نگهبانی. حراست :
به بیشی چرا شادمانی کنم
بدین خواسته پاسبانی کنم.فردوسی.
بدرویش بر مهربانی کنم
بپرمایه بر، پاسبانی کنم.فردوسی.
که گفتار او مهربانی بود
بجان تو بر پاسبانی بود.فردوسی.
پی شیر مردانت باید گرفتن
مرو چون سگان از پی ...
نگهبانی. حراست :
به بیشی چرا شادمانی کنم
بدین خواسته پاسبانی کنم.فردوسی.
بدرویش بر مهربانی کنم
بپرمایه بر، پاسبانی کنم.فردوسی.
که گفتار او مهربانی بود
بجان تو بر پاسبانی بود.فردوسی.
پی شیر مردانت باید گرفتن
مرو چون سگان از پی ...