پرچین
پرچین maddesi sözlük listesi
پرچین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ ] (اِ مرکب) دیوارگونه ای که
از ترکه یا نَی و برگ و عَلَف بر گرد باغ و
مزرعه کنند. خار و شاخ درخت که بر سر
دیوارهای باغ نهند حراست آنرا. چوبهای
سرتیز و خاری که بر ...
از ترکه یا نَی و برگ و عَلَف بر گرد باغ و
مزرعه کنند. خار و شاخ درخت که بر سر
دیوارهای باغ نهند حراست آنرا. چوبهای
سرتیز و خاری که بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ ] (ص مرکب) پرشکن.
پرشکنج. پرآژنگ. پرنورد. پرژنگ. پرماز.
(منوچهری). پرکیس. پرانجوغ. پرانجوخ.
پرکوس. پرپیچ. پرپیچ و تاب. پیر شده.
صاحب چین بسیار:
روی ترکان هست نازیبا و گست
زرد و پرچین چون ترنج آبخست.فرقدی.
سوی حجرهٔ خویش رفت آرزوی ...
پرشکنج. پرآژنگ. پرنورد. پرژنگ. پرماز.
(منوچهری). پرکیس. پرانجوغ. پرانجوخ.
پرکوس. پرپیچ. پرپیچ و تاب. پیر شده.
صاحب چین بسیار:
روی ترکان هست نازیبا و گست
زرد و پرچین چون ترنج آبخست.فرقدی.
سوی حجرهٔ خویش رفت آرزوی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پَ) (اِمر.) دیواری که از آمیختن گِل و شاخه های درخت و بوته ، گرداگرد باغ یا
کشتزار درست کنند.
کشتزار درست کنند.
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
urçanağ(izah: nərsəni iyicə tutdurmaq üçün baş burnun (burun bölümün: baş bölümün) əzmək.)