پشت
پشت maddesi sözlük listesi
پشت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
arkasında
Farsça - Türkçe sözlük
1) sırt
2) arka; sırt
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ ] (اِ) قسمت خلفی تن از کمر به
بالا. ظهر. اَزْر. قرا. قری. قَروان و قَرَوان. حاذ.
مطا. قصب. سَراة. قَرقَر. قِرقریّ. (منتهی
الارب):
پشت خوهل سر تویل و روی بر کردار قیرساق چون سوهان و دندان بر ...
بالا. ظهر. اَزْر. قرا. قری. قَروان و قَرَوان. حاذ.
مطا. قصب. سَراة. قَرقَر. قِرقریّ. (منتهی
الارب):
پشت خوهل سر تویل و روی بر کردار قیرساق چون سوهان و دندان بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ ] (اِخ) یاقوت گوید: بشت شهری
است در نواحی نیشابور مشتمل بر دویست و
بیست و شش قریه و گویند معرب پشت است
بفارسی چه آن مانند پشت است برای
نیشابور. (معجم البلدان از علامهٔ قزوینی در
حواشی ...
است در نواحی نیشابور مشتمل بر دویست و
بیست و شش قریه و گویند معرب پشت است
بفارسی چه آن مانند پشت است برای
نیشابور. (معجم البلدان از علامهٔ قزوینی در
حواشی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ ] (اِخ) نام قصبه ای از ولایت
بادغیس در خراسان [ بین سیستان و غزنین و
هرات ] . (نزهةالقلوب ص ۱۵۳) (برهان
قاطع). مؤلف حبیب السیر گوید: قریهٔ پشت
داخل قرای ولایت غرجستان است و به کوه ...
بادغیس در خراسان [ بین سیستان و غزنین و
هرات ] . (نزهةالقلوب ص ۱۵۳) (برهان
قاطع). مؤلف حبیب السیر گوید: قریهٔ پشت
داخل قرای ولایت غرجستان است و به کوه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پُ) [ په . ] 1 - (اِ.) آن سوی هر چیزی . 2 - قسمت عقب هر چیز. مق جلو. 3 - (ص .)
پشتیبان ، یار. 4 - صُلب . 5 - تخم ، تخمه ، نژاد، نسل . 6 - بام ، سقف . 7 -
دنباله ، ادامه . 8 - مقعد. 9 - باطن . مق . رو.
پشتیبان ، یار. 4 - صُلب . 5 - تخم ، تخمه ، نژاد، نسل . 6 - بام ، سقف . 7 -
دنباله ، ادامه . 8 - مقعد. 9 - باطن . مق . رو.
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir
yal(izah: sırt hər nəyin kürək uzunu yerləşən bölüm.
at yalı.
dağ yalı.)
at yalı.
dağ yalı.)
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
cofać; grzbiet; hodować; krzyż; odwracać; odwrotny; odwrócić; oparcie; plecy; podpierać; popierać; porażka; przeciwieństwo; przeciwny; tylny; tył; wesprzeć; wierzch; wsteczny; wychowywać; wznosić; poduszka