پوزش
پوزش maddesi sözlük listesi
پوزش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِ ] (اِمص) اسم از مصدر
فراموش شدهٔ پوزیدن مستعمل در ویس و
رامین. عذر. (دهار). معذرت. اعتذار.
عذرخواهی. بهانه. عذر خواستن. (اوبهی).
استغفار. طلب عفو. عذر که از قصور یا
تقصیری خواهند:
پوزش بپذیرد و گناه ببخشد
خشم نراند بعفو کوشد و غفران.رودکی.
گرایدونکه ...
فراموش شدهٔ پوزیدن مستعمل در ویس و
رامین. عذر. (دهار). معذرت. اعتذار.
عذرخواهی. بهانه. عذر خواستن. (اوبهی).
استغفار. طلب عفو. عذر که از قصور یا
تقصیری خواهند:
پوزش بپذیرد و گناه ببخشد
خشم نراند بعفو کوشد و غفران.رودکی.
گرایدونکه ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
darować; odpust; przebaczać; przebaczenie; przepraszać; ułaskawiać; ułaskawienie; usprawiedliwienie; wybaczenie; wybaczyć