istize - استیزه
istize - استیزه maddesi sözlük listesi
استیزه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ زَ / زِ ] (اِمص) ستیزه. (برهان).
ستیز. استیز. لجاج. (برهان). عناد. خصومت.
(برهان):
وگر استیزه کنی با تو برآیم من
روز روشنت ستاره بنمایم من.منوچهری.
هرکه او استیزه با سلطان کند
خانهٔ خود سربسر ویران کند.عطار.
ناصحان گفتند از حد مگذران ...
ستیز. استیز. لجاج. (برهان). عناد. خصومت.
(برهان):
وگر استیزه کنی با تو برآیم من
روز روشنت ستاره بنمایم من.منوچهری.
هرکه او استیزه با سلطان کند
خانهٔ خود سربسر ویران کند.عطار.
ناصحان گفتند از حد مگذران ...
Sıradaki maddeler