تیه
تیه maddesi sözlük listesi
تیه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع مص) تاهَ تیهاً؛ لاف زدن و تکبر
نمودن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (از
ناظم الاطباء)
. تکبر کردن. (آنندراج).
نمودن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (از
ناظم الاطباء)
. تکبر کردن. (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ یْ هْ / تیهْ ] (ع مص) گمراه گردیدن و
رفتن به هر جای سرگردان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب
الموارد). حیران شدن. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی).
رفتن به هر جای سرگردان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب
الموارد). حیران شدن. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ یْ هْ ] (ع مص) گم کردن انسان راه را
در بیابان. (ناظم الاطباء). || بلند و مرتفع
گردیدن قصر. || لاف زدن و تکبر
نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
|| ...
در بیابان. (ناظم الاطباء). || بلند و مرتفع
گردیدن قصر. || لاف زدن و تکبر
نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ یْ هْ / تیهْ ] (ع ص، اِ) زمینی که در آن
مردم گم شوند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بیابانی که رونده در آن
هلاک شود. (آنندراج). بیابان. ج، اتیاه. (ناظم
الاطباء):
از ...
مردم گم شوند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بیابانی که رونده در آن
هلاک شود. (آنندراج). بیابان. ج، اتیاه. (ناظم
الاطباء):
از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ یْ هْ / تیهْ ] (اِخ) بیابانی که موسی (ع) با دوازده سبط بنی اسرائیل که هر سبط
پنجاه هزار نفر بودند، در آن بیابان مدت چهل
سال سرگردان بود. (غیاث اللغات) (آنندراج).
بادیةالتیه. در شبه جزیرهٔ سینا. ...
پنجاه هزار نفر بودند، در آن بیابان مدت چهل
سال سرگردان بود. (غیاث اللغات) (آنندراج).
بادیةالتیه. در شبه جزیرهٔ سینا. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یِ ] (اِخ)
شهری به سنگال افریقا و در
حوالی سن لوئی است که ۴۲۵۰۰ تن سکنه و
معادن فسفات دارد. (از لاروس).
شهری به سنگال افریقا و در
حوالی سن لوئی است که ۴۲۵۰۰ تن سکنه و
معادن فسفات دارد. (از لاروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ع . ] 1 - (اِمص .) گمراهی ، سرگردانی . 2 - خودپسندی . 3 - (اِ.) بیابان بی آب و
علف که در آن سرگردان شوند.
علف که در آن سرگردان شوند.