جوشن
جوشن maddesi sözlük listesi
جوشن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ / جُو شَ ] (اِ) خفتان. (مهذب
الاسماء). سلاحی باشد غیر زره چه زره تمام
از حلقه است و جوشن حلقه و تنگهٔ آهن هم
باشد. (برهان) (آنندراج). معرب آن هم
جوشن است. (حاشیهٔ برهان چ معین): ...
الاسماء). سلاحی باشد غیر زره چه زره تمام
از حلقه است و جوشن حلقه و تنگهٔ آهن هم
باشد. (برهان) (آنندراج). معرب آن هم
جوشن است. (حاشیهٔ برهان چ معین): ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ شَ ] (ع اِ) سینه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (برهان). || میانهٔ شب یا
اول آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). دل
شب یعنی نصف شب. (برهان). ج، جَواشِن.
|| زره. (منتهی الارب) ...
اول آن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). دل
شب یعنی نصف شب. (برهان). ج، جَواشِن.
|| زره. (منتهی الارب) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ شَ ] (اِخ) کوهی است مشرف به
حلب و در مغرب آن قرار دارد. در دامنهٔ این
کوه مقابر و مشاهدی است از شیعه. شعراء
حلب از آن بسیار یاد کرده اند. رجوع به معجم
البلدان شود.
حلب و در مغرب آن قرار دارد. در دامنهٔ این
کوه مقابر و مشاهدی است از شیعه. شعراء
حلب از آن بسیار یاد کرده اند. رجوع به معجم
البلدان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ شَ ] (اِخ) (ذوالـ ...) نام صحابی
است پدر شمر و او در عرب اول کسی است
که جوشن پوشیده بود یا آنکه او را کسری
جوشن داده بود یا آنکه سینه اش برآمدگی
داشت. (آنندراج). رجوع ...
است پدر شمر و او در عرب اول کسی است
که جوشن پوشیده بود یا آنکه او را کسری
جوشن داده بود یا آنکه سینه اش برآمدگی
داشت. (آنندراج). رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ شَ ] (اِخ) ابن منظوربن بعجة.
کسی است که عرب در کرم و شجاعت به وی
مثل زنند. (صبح الاعشی ج ۱ ص ۳۳۳).
کسی است که عرب در کرم و شجاعت به وی
مثل زنند. (صبح الاعشی ج ۱ ص ۳۳۳).