دامان
دامان maddesi sözlük listesi
دامان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام قصبه ای واقع در
۱۳۰هزارگزی شمال بمبئی به خطهٔ سورت
هندوستان و آن از سال ۱۵۳۱ م. در تصرف
دولت پرتقال درآمده است و آتشکده ای نامی
بدانجاست. (از قاموس الاعلام ترکی). اما در
آذر ماه ۱۳۴۰ (دسامبر ۱۹۶۱) ...
۱۳۰هزارگزی شمال بمبئی به خطهٔ سورت
هندوستان و آن از سال ۱۵۳۱ م. در تصرف
دولت پرتقال درآمده است و آتشکده ای نامی
بدانجاست. (از قاموس الاعلام ترکی). اما در
آذر ماه ۱۳۴۰ (دسامبر ۱۹۶۱) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام دهی است نزدیک رافقه و
میان آن دو پنج فرسنگ مسافت است و برابر
دهانهٔ نهرالنهیا قرار دارد. سیب دامانی این
ناحیت از بسیاری و سرخی در بغداد مثل
است. صریع گفت:
و حیاتی ما آلف الدامانی
لا و لاکان ...
میان آن دو پنج فرسنگ مسافت است و برابر
دهانهٔ نهرالنهیا قرار دارد. سیب دامانی این
ناحیت از بسیاری و سرخی در بغداد مثل
است. صریع گفت:
و حیاتی ما آلف الدامانی
لا و لاکان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) دامن. ذیل. رجوع به دامن
شود:
دو دامان که بالا به رش پنج بود
که آنرا ببرداشتن رنج بود.فردوسی.
پاره ای پیراست از دامان شب
روز را در بادبان کرد آفتاب.خاقانی.
رانده تا دامان شب چون شب ز مه بر جیب ...
شود:
دو دامان که بالا به رش پنج بود
که آنرا ببرداشتن رنج بود.فردوسی.
پاره ای پیراست از دامان شب
روز را در بادبان کرد آفتاب.خاقانی.
رانده تا دامان شب چون شب ز مه بر جیب ...