دستخوش
دستخوش maddesi sözlük listesi
دستخوش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ خوَشْ / خُشْ ] (ص
مرکب) سخره. (شرفنامهٔ منیری). شخصی که
مسخره باشد. (غیاث) (آنندراج). مسخرگی.
(برهان) (انجمن آرا). آنکه مورد مسخره واقع
شود. که مورد ریشخند قرار گیرد. || کنایه
از عاجز و زبون و ...
مرکب) سخره. (شرفنامهٔ منیری). شخصی که
مسخره باشد. (غیاث) (آنندراج). مسخرگی.
(برهان) (انجمن آرا). آنکه مورد مسخره واقع
شود. که مورد ریشخند قرار گیرد. || کنایه
از عاجز و زبون و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ خوَشْ / خُشْ ] (اِ مرکب)
دست خشک. دستمال. (برهان) (شرفنامهٔ
منیری). دستار.
دست خشک. دستمال. (برهان) (شرفنامهٔ
منیری). دستار.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ خوَشْ / خُشْ ] (صوت
مرکب) آفرین. احسنت. مرحبا. اَیحی ََ. دستت
خوش باد. کلمهٔ تحسین است آن را که در
قمار ببرد یا نقشی نیکو آرد یا در کاری دشوار
پیروز شود و از عهدهٔ کاری متعذر برآید.
چون آفرین ...
مرکب) آفرین. احسنت. مرحبا. اَیحی ََ. دستت
خوش باد. کلمهٔ تحسین است آن را که در
قمار ببرد یا نقشی نیکو آرد یا در کاری دشوار
پیروز شود و از عهدهٔ کاری متعذر برآید.
چون آفرین ...