زای
زای maddesi sözlük listesi
زای Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(حرف، اِ) لغتی است در حرف «ز» و
این لغات نیز در وی هست: زاء؛ زا، زَیّ، زءٍ.
(منتهی الارب). و جمع آن: اَزْوَاء، اَزْیاَء، اَزْوٍ،
ازیٍ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). و گویند:
هذه زایٌ فزیّها؛ یعنی آن را بزاء بخوان. (اقرب
الموارد):
همیشه ...
این لغات نیز در وی هست: زاء؛ زا، زَیّ، زءٍ.
(منتهی الارب). و جمع آن: اَزْوَاء، اَزْیاَء، اَزْوٍ،
ازیٍ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). و گویند:
هذه زایٌ فزیّها؛ یعنی آن را بزاء بخوان. (اقرب
الموارد):
همیشه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف مرخم) زاینده. (شرفنامهٔ منیری).
زاینده. و همیشه در ترکیب استعمال میگردد.
(ناظم الاطباء):
چون توئی هرگز نبیند عالم فرزانه بین
چون توئی هرگز نزاید گنبد آزاده زای.
سنائی.
جویبار تو گهرسنگ شده دریاوار
شاخسار تو صدف وار شده گوهرزای.انوری.
آنکه با نقش وجودش ورق فتنه ...
زاینده. و همیشه در ترکیب استعمال میگردد.
(ناظم الاطباء):
چون توئی هرگز نبیند عالم فرزانه بین
چون توئی هرگز نزاید گنبد آزاده زای.
سنائی.
جویبار تو گهرسنگ شده دریاوار
شاخسار تو صدف وار شده گوهرزای.انوری.
آنکه با نقش وجودش ورق فتنه ...